دانلود رمان فراتر از بودن از کریستین بوبن با فرمت های pdf، اندروید، آیفون و جاوا نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
رمان فراتر از بودن با این جملهي کوبنده و طوفانی آغاز میشود كه «واقعهی مرگ تو تمام وجود مرا از هم پاشيد؛ تمام وجود به جز قلبم را.» اين جمله در ابتدای رمان باعث ميشود خوانند در همان اول متوجه شود كه با یک داستان مفرح و شاد سر و كار ندارد و ذهن مخاطب را درگير ميكند. مخاطب ميتواند حدس بزند كه كتابي كه در دستانش گرفته دربارهي فقدان، عشق، شور و تا حد بسيار زيادي حسرت است. داستان فراتر از بودن اينقدر روان است كه وقتي مخاطب كتاب را بهدست ميگيرد، به راحتي نميتواند آن را زمين بگذارد.
سال آخر زندگیات بود که تصمیم گرفتی به کلمانس خواندن بیاموزی. در آن زمان، کلمانس سه ساله بود. رمانها را دوست داشت و همیشه در رمانفروشیها، قطورترین رمانها را انتخاب میکرد. یک روز دیدم، همه جا پر از کلمه است، کلمههایی که دوبار نوشته شدهاند، یکبار با حروف بزرگ و یکبار با حروف کوچک.
روی در سالن، ک مقوای سفید بزرگ چسباده شده و نوشته بود: «در سالن» روی یخچال هم همینطور: «یخچال». به همین ترتیب در تمام اطاقها، روی صندلیها و بقیهی جاها و این به بینظمی خانه میافزود. بعنی حد اعلای بینظمی که در تو بود…
تو تصمیم گرفته بودی که دخترت خواندن بیاموزد. تو تمام خانه را به یک رمان مصور تبدیل ساخته بودی. کلمانس نیز گاهی این روش برایش جالب بود و گاهی نه، یعنی به سراغ چیز دیگری میرفت و تو به او اصرار نمیکردی، زیرا آنچه برای تو مهم بود شادی کودکان بود، سرچشمهاش هرچه بود، بود؛ خواه الفبا و خواه شیطنت کردن در گوشهی یک اتاق.