دانلود رمان تیاناز از آفتاب گردون با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
رمان تیاناز یا عروس 9 ساله داستان دختری هست که نافش رو به اسم ارباب بریدن و در سن 9 سالگی مجبور میشه طبق رسم و رسومات روستا با ارباب ازدواج کنه و …
با رگ زدن بارون به قدم هام سرعت بخشیدم و بی توجه به شلوغی خیابون از بین ماشین ها رد شدم. دائم نگران بودم، کسی موقع خروج من و دیده باشه و یا الان تعقیبم کنه. با شنیدن صدای قیژ! ترمز ماشین شورلت رو به رومو فریادهای مرد راننده به خودم اومدم. _ حواست کجاست خانوم؟!
سری به معنای ببخشید تکون دادم و با عجله از کنارش گذشتم. با دیدن رستوران لاله دلهره ام چند برابر قبل شد. بالاخره بعد مدت ها قرار بود ببینمش. در رستوران رو باز کردم. گرمای مطبوعی صورتم رو قلقلک داد. دلهره ام کمتر از قبل شد. وارد رستوران شدم و روی یکی از صندلی جا گرفتم…