دانلود رمان نگاه خاص فصل اول از سورنا با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
رها،دختری از جنس رنگین کمان ماهرخ،عاشق شدن دختره مغرور و سنگدلی مانند ماهرخ،غیر ممکنیاست که حالممکن شده…
×پاشو دیگه ساعت شیشه (عصر) شب هم میخوایی بخابیا تو جام یکم وول خوردمو بی توجه به حرف مامان،دوباره سعی کردم بخوابم! پاشو خالت اینا زنگ زدن،میخوایم بریم بیرون سیخ سرجام نشستمو به مامان نگاه کردم اونم لبخندی زدو گفت: حاضر شو! سری به نشونه ی -باشه- تکون دادمو پاشدم اونم رفت سمت اتاقش. رفتم سمته دسشویی وبعد شستنه دستوصورتم برگشتم تو اتاق، خب خب…چی بپوشم؟ من که همیشه تیپ اسپرت میزنم اینبارم مث همیشه…
اوق،آدمی مث من چقدر خسته کنندساااا به افکارم بلند بلند خندیدم که صدایه مامان در اومد … مامان: بسم الله باز اومدن سراغش _ خب خندم گرفت،بمن چه! مامان: واااا دوباره خندیدمو زدم زیر اواز با همون صدایه بسیاااااار زیبا و گوش نوازم _ بیا بریمممم دشت/کدوم دشت/همون دشتی که آهوهااا دارد های بله/هی بله/همش بله/چرا بله/عه بله/اونور بله/اینور بله مامان:حاضر شدیی؟ _ یه لحظه صب کن تمومه آماده شدنم بیست دقیقهای طول کشید تو ایینه نگاهی به تیپ اسپرتم انداختمو بعد از تاییدیه ی خودم،از اتاق خارج شدم…