دانلود رمان نازدانه پاییزی از رها شاه محمدی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
سلاله،دختری قوی و خودساخته که به خاطر اتفاقات تلخی که تو خانوادش افتاد،تهران رو ترک کرد و همراه دوستش رفت شیراز…فال حافظ و فالوده و عطر بارون روی برگ درخت های خیابون های شیراز حسابی چسبید بهش و یادش رفت زخمهای دلش رو… قسم خورده بود برنگرده به تهرانی که براش فقط درد بوده و تنهایی،اما چرخ روزگار به ساز دل ادم ها نمی چرخه…
کفش هایم را توی جا کفشی جا دادم و در حالی که به سمت سالن پذیرایی می رفتم شال نخی… مشکی رنگم را از سرم کشیدم و روی ساق دستم انداختم… با دستم خودم را باد زدم و در همان حال خودم را روی کاناپه ی روبروی کولر رها کردم… وای , هلاک شدم -و رو به سحر که به سمت آشپزخانه میرفت ادامه دادم انقدر هوا گرمه که آدم آب پز میشه , یه شربت به من میدی ؟؟ –
سحر سرش را به نشانه مثبت تکان داد و گفت:مرداد ماهه دیگه خواهر من … از زمین و آسمون آتیش میباره … تهران لعنتی هم که تابستوناش -… آدمو میسوزونه سرم را با کلافگی به پشتی کاناپه تکیه دادم , چشمانم را بستم و نفسم را بیرون دادم … گرما همیشه کلافه و حساسم میکرد … حتی در بهترین شرایط ممکن هم گرما مرا تبدیل به آدمی عصبی و کم تحمل میکرد , چه برسد به حالا و این وضع و اوضاع به هم ریخته ای که در خانواده بود …