دانلود رمان عشق با اعمال شاقه از ایکسا. م با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان با تصادف نارگل با یه مرد جوون شروع میشه که صدمه سخت نخاعی خورده ودر ازای رضایت مرد باید تاخوب شدنش پرستارش بشه بعد از خوب شدن آقای کیان ،نارگل پس از تحقیرهای زیاد از خونش میره خانواده کیان از اون اعیان های ملک واملاک دارقدیمی هستن…درون این خانواده اشرافی رازهایی درجریانه که باعث مرموز بودن خانواده وپنهانکاری هاشون میشه… نارگل بعداز ترک آقای کیان به شهر دیگه ای میره واونجا مربی غریق نجات میشه… نارگل برای کمک کردن به زن وشوهری که بچه دار نمیشدن تخمک اهدا میکنه،غافل از اینکه دست تقدیر …
تا در ساختمون هیچ کدوم هیچی نگفتیم. در ساختمون ایستاد. پسره تو نگهبانی خواب بود. واسه رفتن دو دل بودم از یه طرف دلم می خواست برم تا اگه شده به پاش بیوفتم و نذارم بره از یه طرف دیگه با خودم می گفتم گه بازم پسم بزنه چی؟؟ صدای امین از افکارم کشیدم بیرون. _ببین من بلد نیستم عین این دختر عمت برات سخنرانی کنم فقط یه سوال می پرسم که مطمئن بشم تا آخر عمرم برای اینجا آوردنت پشیمون نمیشم…
اگه بگن بمیر حاضری جونت رو براش بدی؟؟ نگاهم از چشماش گرفتم و به طبقه پنجم ساختمون دادم و به تراس اتاقش به چراغ روشن اتاقش چشمام رو بستم. یاد اولین باری که بین اون همه لوله تو بخش مراقب های ویژه دیدمش افتادم. _حاضر بودم براش همه چیزمو بدم… _اگه بعد از امشب بازم نخواستت چی؟؟ _هیچی بدتر از این نمهاتر نمیشم… فقط مطمئن می شم همه ی سعیمو واسه نگه داشتن عشقم کردم.
لبخند رضایتی زد و سرمو بوسید و گفت: برو غلط می کنه نخوادت! خودم پشتتم… فقط.. فقط.. چیزه یه خورده مراقب خودت باش… با کنجکاوی نگاش کردم: چطور؟؟ چیکار کردی مگه؟؟ _هیچی بابا فقط یه پیک نوشیدنی غیرمجاز دادم به خوردش دادم جلو همه!! _یه پیک؟؟؟ من هم با یک پیک مست نمیشم. _تو آره هزار ماشا ا… تو هر چیزی استادی حتی درست خوردن نوشیدنی غیرمجاز و از خود بی خود نشدن…