پست های ویژه
دانلود رمان منعکس در تو (جلد دوم کراس فایر) از سیلویا دی فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
تازه چمدونمو برای برگشت به خونه بسته بودم که صدای گیدین رو از اتاق پذیرایی شنیدم. جریانی از آدرنالین به داخل رگ هام پمپاژ شد. گیدین هنوز یک کلمه هم درباره کاری که کردم باهام حرف نزده. حتی با اینکه ما شب قبل از اینکه من و کری از کلاب برگردیم و امروز صبح هم که از خواب بیدار شدم، با هم حرف زدیم.تظاهر به نادیده گرفتن اعصاب خرد کن بود…
صبح بخیر اوا؛ از پشت میزم به بالا نگاه کردم و مارک رو در حالی که جلوی اتاقم ایستاده دیدم. لبخند ملیحش همیشه باعث پیروزیش بود. ” سلام. من آماده م که بریم، هروقت که تو آماده بودی” ” اول قهوه، یدونه دیگه می خوای؟ ” و لیوان قهوه خالیمو از روی میزم برداشت. ایستادم ” آره ” به سمت اتاق استراحت رفتیم. مارک در حالی که بهم نگاه می کرد گفت ” به نظر می رسه برنزه کردی ” ” آره ، آخر هفته یه کم آفتاب گرفتم. خوب بود که تنبل باشی و هیچ کاری نکنی.
راستش یکی از کارای مورد علاقه منه ” “حسودیم شد، استیون نمی تونه یه جا بمونه، همش می خواد منو برای یه چیزی یه جای دیگه بکشونه .” “هم اتاقی منم همینطوریه ،این ور و اون ور رفتنش خسته کننده س” ” آه و قبل از اینکه فراموش کنم ” بهم اشاره کرد که اول وارد اتاق استراحت بشم. ” شوان می خواد باهات در تماس باشه .اون برای یه گروه راک جدید بلیط کنسرت گرفته. فکر کنم می خواد ببینه اونا رو می خوای یا نه. ” یاد شخصیت مو قرمز جذابی که هفته پیش دیده بودم افتادم.
اون خواهر استیون بود و استیون دوست مارک. هر دو مرد توی کالج آشنا شده بودن و از اون موقع با هم بودن. من واقعا از استیون خوشم می اومد. تقریبا مطمئن بودم که از شاون هم خوشم میاد. “مشکلی نداری که من باهاشون در تماس باشم؟” مجبور بودم بپرسم. چون خواهر دوست مارک بود و مارک هم رئیس من. “البته. نگران نباش. اصلا عجیب نیست” _”باشه” لبخند زدمو امیدوار بودم که یه دوست دختر دیگه هم به زندگی جدیدم توی نیویورک اضافه کنم. “ممنون”اون در حالی که لیوان رو از روی جا لیوانی برمی داشت گفت…
