دانلود رمان جبه خانه از هوشنگ گلشیری با فرمت های pdf، اندروید، آیفون و جاوا نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
جبه خانه در قدیم به اسلحه خانه گفته می شده است و در اصفهان به خانه هایی گفته می شده که پر از عتیقه جات است. هوشنگ گلشیری با نشر اولین رمانش، شازده احتجاب، در سال ١٣۴٨، به عنوان یک نویسنده و داستان سرای تراز اول در ادبیات نوین فارسی شناخته شد؛ رمانی که هنوز به اعتقاد بسیاری از منتقدان در فهرست شاهکارهای ادبیات معاصر ایران قرار دارد. وی با انتشار رمان ها و مجموعه داستان هائی همچون جبّه خانه، حدیث ماهیگیر و دیو، آینه های دردار، و جن نامه جای خویش را در پهنه ادبیات نوین ایران تثبیت کرد. گلشیری در این آثار با تمرکز بر برخی فنون داستان نویسی، از جمله زوایای دید راویان، ساختار داستان، خلق شخصیت ها و کاربرد زبان، به تجربیات و ابداعاتی دست زد که بی تردید در کار نویسندگان نسل های بعد از او بی اثر نبود.
وقتی ماشین کنار خیابان نگاه داشت، اول نقاب کلاه راننده را دید. نیمرخش پیدا نبود، در سایه بود. زن را بعد دید: سر و شانه ها فرو رفته در نرمای طرف راست صندلی عقب، با عینکی تیره، بی هیچ دوره ای. موهاش افشان بود و سیاه. مدل ماشین را نتوانست حدس بزند. بزرگ بود و سیاه. سگ را که طرف چپ زن دید دستش را دراز کرد و جزوه اش را از روی نیمکت برداشت. توی خانه یا حتی توی بیشه ها نمی شود خواند.
همیشه چیزی است که آدم را از صرافت خواندن بیندازد. اینجا خوب بود، با دو پل در دو سو و در چشم رس، بی آنکه هلالی های غرفه هاشان با آن رنگ نارنجی غروب وسوسه اش کنند. تازه پشت سرش رودخانه بود که فقط از صدای وزغ هاش و نای و نمی که در هوا بود می شد فهمید که هست، یا حتی ادامه دارد.