دانلود رمان گرداب از صادق هدایت با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
صادق هدایت به باور کارشناسان شاخص ترین چهره ادب پارسی در عرصه داستان نویسی است. او نه تنها داستان هایی ماندگار به یادگار نهاد، بلکه با پژوهش در فرهنگ عامه، ترجمه آثار کافکا و نگاشتن شرحی بر رباعیات خیام، تاثیری سترگ بر جامعه گذاشت. نگاه ویژه هدایت به زندگی در مرزی باریک میان اگزیستانسیالیسم و نیهیلیسم شکل می گیرد.
«گرداب» داستان کوتاهی از مجموعه سه قطره خون اثری از صادق هدایت، نویسنده نامدار ایرانی است. داستان در مورد مردی به نام همایون است که دوستش بهرام میرزا به دلیل نامعلومی خودکشی میکند و بعد از آن حوادثی اتفاق میافتد که همایون احساس میکند که بهرام میرزا پنهانی با همسرش رابطه داشته و هما تنها دخترش نیز نتیجه این رابطه است.
همایون با خودش زیر لب میگفت :
” آیا راست است ؟ .. آیا ممكن است ؟ آنقدر جوان، آنجا در شاه عبدالعظیم ما بین هزاران مردة دیگر ، میان خاك سرد نمناك خواب یده … كفن به تنش چسبیده ! دیگر نه اول بهار را می بیند و نه آخر پائیز را و نه روزهای خفة غمگین مانند امروز را …
آیا روشنائی چشم او و آهنگ صدایش ب ه كلی خاموش شد ! او كه آنقدر خندان بود و حرف های بامزه میزد.” هوا ابر بود ، بخار كمرنگی روی سیشه های پنجر ه را گرفته و از پشت آن شیروانی خانة همسایه دیده می شد كه یك ورقه برف رویش نشسته بود .
برفپاره ها آهسته و مرتب در هوا میچرخیدند و روی لبة شیروانی فرود میآمدند . از دود كش روی شیروانی دود سیاه رنگی بیرون میآمد كه جلو آسمان خاكستری پیچ و خم میخورد و كم كم ناپدید می گردید .