دانلود رمان در گذر از رنج ها از ILoveTaylor با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
شخصیت اصلی این رمان یه دختره که بخاطر اجبار و زور برادرش ، راه زندگیش به طور کل عوض میشه و از ناهمواری های زیادی گذر میکنه ، و در آخر به کسی که عاشقش میشه میرسه اما….
بهروز مرا به زور سوار ماشین کرد و به اتفاق حمید و ملیحه و علي راهي سر خاک پدر شدیم… بهروز بخوبي می دانست که چقدر پر از خشمم که مستقیم مرا آورده بود سر خاک پدر تا تمام خشمم را همانجا خالي کنم… سر مزار پدر زجه زدم و اشک ریختم و فریاد زدم : نوشدارو بعد از مرگ سهراب دیگه چه فرقي به حال پدر خاموش من میکنه ، حالا که پدر رفته اون بي عاطفه پیداش شده…
چرا آدما تا زنده هستن قدر همدیگه رو نمي دونند و بعد از مرگ تازه یادشون میفته که چقدر این عزیز از دست رفته براشون مهم بوده… واقعاً نمي تونستم این رفتار آدمها رو درک کنم… بهروز سعي می کرد من را آرام کند و مدام می گفت فرهاد براي ماه عسل رفته بوده دبي و تا خبردار شده و برگشته، چند روزي تاًخیر داشته… ولي من همه ي این بي توجهي هاي او را، به حساب بي عاطفگي و بي وفاي او مي گذاشتم…
او داشت خارج از ایران دست در دست زنش خوش روزگار را مي گذراند و پدر اینجا داشت از غصه ي تنها پسرش جون می داد، این عادلانه نبود… ساعتي بعد مردم هم به همراهي مادر بر سر خاک آمدند ، من خسته تر از آن بودم که از جایم بلند شوم و همچنان کنار خاک ها به قبري که پدر را در بر گرفته بود خیره بودم… مادر کنارم نشست و مرا در آغوش پر محبتش کشید و شروع به گریه کرد که باز هم اشک هاي من بي صدا روي صورتم لغزید…