دانلود کتاب ماهت میشم از یاسمن فرح زاد با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
دختری که اسیر دست گرگینه ها میشه. یاسمن دختری که کل خانوادش توسط پسرعموی خشن و بی رحمش قتل عام شده. پسرعمویی که همه فکر میکنن جنون داره. کارن از بچگی یاسمن رو دوست داره و وقتی متوجه بی میلی اون نسبت به خودش میشه اونو مثل برده تو خونهاش چند سال زندانی میکنه حتی شده قلاده دور گردنش ببنده این کارو میکنه….
وحشیانه جلو اومد. آب گلوم رو به سختی قورت دادم. عقب رفتم و عقب رفتم. انقدر که کمرم به دیوار سرد و گچی چسبید. دربرابر چشم های طوسی و وحشیش کم کم داشتم خودم رو خیس میکردم. -که به فرهاد گفتی نه؟ یک قدم جلو اومد. انگشت های بزرگش مشت شد و کنار بدنش تکون میخورد. قلب بیچارم داشت سکته میکرد. نمی فهمیدم چه طور من رو با این دیو دو سر تنها گذاشتن.
-کارن من نمیخوام، دار..ی زور..میگی! دیوانه وار خندید، درست مثل شخصیت جوکر که وقتی میخواست کسی رو بکشه! دربرابر هیکل درشت و بزرگش من هیچ بودم. صدای نفس هاش تیزی زیر گلوم گذاشت. کف دست هام رو به دیوار چسبوندم. به نگاه وحشی و ترسناکش که بوی خون میداد نگاه کردم. -نمیخوای؟ تو نمیخوای؟ منو سگ نکن یاسی. تنش رو مماس با تنم قرار داد.
از گرمای وجودش که مثل کوره نون پزی داغ بود سوختم. دستش رو بالا آورد و صاف مشت محکمی روی دیوار، درست کنار صورتم کوبید. از ترس جیغ خفیفی کشیدم. اگر این مشت رو تو صورتم میکوبید ازم هیچی نمیموند! ناخواسته به ترک های ایجاد شده از مشتش نیم نگاهی انداختم. نفسم تو سینه حبس شد، دستش رو جلو آورد که فوری دست هام رو با بی پناهی روی سرم گذاشتم و دربرابر نعره های گوش خراشش چشم هام رو بستم…