دانلود کتاب آلا نوه خان از زهرا چگنی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
آلا نوه ی خان به زور خاتون زن پسر عموش میشه. والا عشق زیادی به آلا دختر عموش داره ولی این وسط عمو به قصد تصاحب اموال آلا قصد کشتن آلا رو داره…
زنگ تلفن عمارت صداش بلند شد. من که اجازه نداشتم طرف تلفن برم و اصلاً حوصله نداشتم که بخوام بفهمم کیه؛ چون مشغول ور رفتن با کامپیوتری بودم که عمو واسه من و بچه هاش خریده بود. هفته ای دوبار والا می اومد عمارت تا کامپیوتر یادم بده. با دقت به صفحه نگاه می کردم و سعی می کردم که مبحثی که والا یادم داده رو مرور کنم ولی با صدا زدن مستخدم نفسم رو کلافه بیرون دادم.
از روی صندلی بلند شدم و بیرون رفتم؛ با چشمم دنبالش گشتم و بالأخره کنار میزگرد و کوتاه تلفن پیداش کردم. مستخدم تلفن به دست ایستاده بود و با دیدن من ابرو هاش بالا پرید. -خانم خانزاده گفتن امروز شما برین عمارت ارسلان خان. ابرو هام بالا رفت! اولین بار بود که یکی از افراد خانواده عمو ازم می خواست به عمارتشون برم. از اینکه دعوتم کرده بود خوشحال شدم.
من چند ماه بود که به عمارت عمو نرفته بودم. ولی با یادآوری چیزی بادم خوابید؛ طبق معمول اول باید از خاتون اجازه می گرفتم. رو کردم سمت مستخدم که منتظر نگاهم می کرد. -خاتون الان کجاست؟ گوشی رو سر جاش گذاشت و صاف ایستاد. -خانم خاتون تو اتاقشون هستن دارن استراحت می کنند. لب هام آویزون شد. -کی رفتن اتاقشون؟ مستخدم مکثی کرد و بعد متفکر به ساعت نگاهی انداخت…