دانلود کتاب نفرینت میکنم عاشقم شی از maah با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان به بررسی زندگی سه دختر می پردازه،، که واقعی رفتار می کنند. بچگانه رفتار می کنند و اشتباه ،، در نهایت نتیجه اش رو می بینند،، حسادت می کنند و باید با بار عذابش کنار بیان.. و ساده لوحانه رفتار می کنند و چوبش رو می خورند… در نهایت عوض می شند ولی لزوماً سودی براشون نداره…
شیده؛ مامان با نگاه هولی برگشت و به من نگاه کرد: – مواظب باش شیده! دست سوده رو گرفته بود و چند قدم جلوتر از من بودند. بدون اینکه نگاهش کنم گفتم: -مامان… خب دستم منم بگیر خیالت راحت بشه دیگه! به سر دیگه ی خیابون که رسیدیم برگشت و نگاه تندی انداخت که مجبور شدم سرم رو بی اعتنا سمت ورودی پاساژ بگیرم! سوده: -مامان اول باید اونو که خودم دیدم ببینیش!
پله های پاساژ رو که پایین رفتیم، بوی تند ادکلون حالم رو بهم زد. امیدوارم بودم مامان سریع انتخاب هاش رو انجام بده و برگردیم. آخرش که همه چی اونجوری میشد که خودش می خواست! سوده: -شیده مغازه کدوم دست بود؟! بی میل گفتم: -بریم جلوتر… سر راهمونه! بعد رو به مامان گفت: -اگه ببینیش مامان!… خیلی نازه! -چی بگم! نگاه من و سوده یه لحظه توي هم قفل شد…
پوزخندي زدم. چشمم به دختر و پسري افتاد که از مغازه بیرون زدند… دختر نایلون بزرگی دستش بود و لبخند گاله اي روي لب داشت! حتما یه لباس خوشگل خریده بود! مهم نبود چی… همین که مادرش براش انتخابش نکرده… همین یعنی عالی بود! به سمت رگال مورد نظر سوده رفتیم. خوشحال و تند تند لباس ها رو کنار زد. -کجاست!؟ نزدیک تر رفتم و باهاش مشغول گشتن شدم: -خریدنش!