پست های ویژه
دانلود کتاب بی رحمی دنیا از ناشناس با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
محنا دختری از تبار درد و سختی که تمام اتفاق هایی بدی که در زندگیش اتفاق افتاده مسبب شون و پسر عموش میدونه اما دست روزگار اون مجبور به ازدواج با فردی میکنه که مسبب تمام بدبختی هاشه. درستی زمانی که میخواد خودشو نجات بده از دست شوهرش میفهمه حامله است…
هفته گذشت.. دو هفته گذشت.. سه هفته.. یکماه.. چن ماه.. گذشت. گذشت ولی هنوز حنانه عزادر شوهر بی وفایش بود… هنوز داغدار محسنی بود ک با بی رحمی او را از خود رانده بود… ولی باز هم حنانه وفادار آن بی وفا ماند ب انتظار روزی که حقیقت رابفهمد و بازگردد ولی افسوس در چشم او یک گناهکار بود یک خیانتکار… افسوس و صد افسوس ب دل سوخته حنانه. حنا کلافه و پریشون از وضعیت مادرش… درمانده از همه جا … فکرش را نمی کرد با مرگ پدرش
وضیعت کنونیش اینطوری شود… از آن طرف محنا ک دیر ب دیر جواب ایمیل هایش را می دهد هر وقت تماس می گیرد جواب نمی دهد… انگار او هم از مرگ پدرش داغون شده بود… حنا با خود فک می کرد آیا او سنگ دل است… چرا او در دلش هیچ عشقی نسبت ب پدرش حس نمی کند… همانطور ک پدرش حسی نسبت ب او نداشت حنا هم نسبت به او بی حس بود… او طی این 22 سال زندگی فقط 6 سال پدر داشت… 16 ساله بی پدری… سال ها حسرت آغوشش را داشت…
حسرت به دل ماندن… سخت است… با خود فک کرد… محنا حق دارد داغون شود… سال ها کنارش زندگی کرده… سال ها آغوش پدرانه نسیبش شده… محبت های پدر همش برای محنا بوده… محنا… محنا… او هم محبت پدر را داشت هم مادر… نه… من به خواهرم حسودی نمی کنم… من حتی حق حسادتم ندارم… این یعنی عمق فاجعه…. دیگر خسته شده بود باید مادرش را به خود می اورد مگر او حق نداشت… چقد باید تحمل کند… در این چند ماه از زندگی چیزی نفهمید…
