دانلود کتاب طنین افتاده در ثمین از مهتا با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
ماجرای دختر جسور جنگلی به نام طنین که بویی از تمدن و تکنولوژی امروزی نبرده، شیطنت و خراب کاری هایش او را به شهر میکشاند. یاد گرفتن رسوم شهری و تلاش برای عادی به نظر ها رسیدن کم بدبختی داشت، که پدر برای یادگرفتن اصول و هدفمند کردن زندگی اش او را در بالا و پایین هیجان انگیز زندگی خواهرش ثمین انداخت…
برای آخرین بار برگشتم تا قیافه ی پسری که حتی اسمش رو هم نمی دونستم و شبیه بختک روی زندگیم افتاده بود رو بیبنم تا بتونم برای همیشه قیافه ی نحسش رو توی ذهنم داشته باشم و هرجا که دیدمش فراموش نکنم که چه بلایی سر زندگی بی حاشیه و آبروم آورد. پسری با قد و هیکل ورزیده که چشم های عسلیش حسابی بین خروار ها مژه ی سیاه که مثل یک خط چشم عمل می کردن، خودنمایی می کرد.
فکی زاویه دار و طبیعی که مشخص بود هنر دست خداست و عمل جراحی صورت نگرفته. چونه ی برجسته و چال دار که به لب های متوسط و خوش فرم ختم می شد و از همه زیبا تر ابرو های کلفت و هشت داری که دستشون نزده بود و همون طور طبیعی حالت چشم هاش رو هم کشیده تر به نظر می رسوند. دماغ سربالا یا کوچیکی نداشت، ولی همون استخونی خوش تراش با همون نقص کم و بیشی که داشت،
کافی بود تا صورت مردونش رو تکمیل کنه.شاید اون هم داشت، صورت من رو آنالیز می کرد که بدون حرکت چشم هاش رو توی صورتم می چرخوند، حس غریبی مثل حس جدایی باعث شد که زیر لب بگم: خداحافظ. قبل از اینکه جوابش رو دریافت کنم به طرف اون سمت درخت خودم رو کشیدم و گذاشتم که قلبم برای خودش سمفونی هیجان بنوازد. باز هم اسب، راه جنگلی و هوای سرد. باز هم استرس…