دانلود کتاب بلای دوست داشتنی (جلد اول) از جیمی مک گوایر با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
اَبی دختر خیلی خوبیه. فحش نمیده و محافظه کارانه لباس میپوشه. اون فکر میکنه اینجوری میتونه از گذشته ی تاریکش فرار کنه. گذشته ی که به خاطرش همراه بهترین دوستش امریکا، به ایسترن امده تا یه شروع تازه داشته باشه. ابی فقط یه هدف داره: دوری کردن از دردسر. تراویس مددوکس، خود دردسره… پسر بد دانشگاه. یه پسر جذاب, باهوش, یه بوکسور خیلی خوب. تراویس اعتقادی به دوست دختر نداره و…
دور تا دور میز مورد علاقه مان را چهره های آشنا اشغال کرده بودند. آمریکا یک طرف و فینچ طرف دیگرم نشسته بود. مابقی صندلی ها توسط شیلی و اعضای انجمن برادری اش (سیگما تانو) اشغال شده بودند. شنیدن صدا در میان همهمه ی سلف، تقریبا غیر ممکن بود کولر روی نقطه ی انجماد تنظیم شده بود و هوا بوی عرق و غذای سرخ شده می داد با این حال همه بشكل عجیبی سرحال و پر انرژی بودند. ” سلام برزیل ” شپلی رو به پسری که رو
بروی من نشست، گفت. پوست زیتونی و چشم های قهوه ای رنگ اش با کلاه بیسبال سفیدی که ارم تیم فوتبال ایسترن را داشت و تا نزدیک ابروهایش پایین کشیده بود. هارمونی زیبای ایجاد کرده بود: ” بعد بازی یکشنبه، کجا غیبت زد؟… به جای توام یه چند تا نوشیدنی خوردم ” شپ روی موهای بلند و بلوند آمریکا بوسه ی زد و گفت: ” لطف کردی… آمریکا رو برده بودم شام بیرون ” “جای من نشستی برزیل” برزیل برگشت و با دیدن تراویس که بالای سرش
ایستاده بود نگاه متعجبش را به من دوخت و گفت: ” اوه، از دخترهای توئه؟ ” سری تکان دادم و گفتم: ” معلومه که نیستم “. برزیل نگاه دیگری به تراویس که منتظر او بود کرد و شانه ای بالا انداخت. بشقابش را برداشت و به انتهای میز رفت. تراویس روی صندلی نشست و به من لبخند زد: ” چه خبر کبوتر؟ ” به غذای عجیب و غریب داخل بشقابش که بیشتر شبیه شمع آب شده بود، نگاه کردم و پرسید: ” این دیگه چیه ؟ ” کمی آب خورد و خنده ی کرد و گفت…