دانلود کتاب دختری از جنس شیطان از raheleh.dm با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
ستاره دختر پرورشگاهی که وارد عمارت فرجام فرها میشه تا از پویان پسر فلج فرجام فرها پرستاری کنه، ولی این بین با پیمان پسر شیطونی وارد رابطه میشه و وقتی پویان رابطه ستاره با برادرش رو میبینه از حسادت وقتی یه روز عمارت خالی بود به ستاره دست درازی میکنه و اونجاست که ستاره میفهمه پویان اصلا فلج نیست و حالا بین دو برادر گیر افتاده و…
“پویان” از سردرد زیاد کلافه از روی تخت بلند میشم و زنگ و می فشرم. چند بار پشت سرهم ولی انگار ستاره قصد اومدن نداشت، یعنی به این زودی خوابیده؟ اون که عادت به زود خوابیدن نداشت! کلافه و عصبی دو طرف شقیقم و فشار میدم. به شدت سرم درد می کرد و نیاز به قرص سردرد داشتم. شایدم یه ماساژ. دلم می خواست اون دستای کوچیکشو رو پیشونیم حس کنم. قدم برمیدارم سمت در که یهو با یاد وضعیتم وسط اتاق متوقف میشم.
از این گیجی خودم حرصم میگیره و عقب گرد میکنم سمت ویلچر. به سمت اتاقش میرم و تقه ای به در میزنم. وقتی جوابی نمی شنوم اخمی بین ابروهام میوفته و آروم لای درو باز میکنم و سرکی به داخل اتاق میکشم. برق روشن بود ولی خبری از ستاره نبود!! یعنی حمامه؟ یا دستشویی؟؟ با این فکر وارد اتاقش میشم و جلوی در سرویس وایمیستم و تقه ای به درش میزنم ولی صدایی از داخل بیرون نمیاد! یعنی چی!! سردرگم نگاهی به دور تا
دور اتاقش میندازم و کلافه از اتاقش میزنم بیرون و میخواد برم تو اتاق خودم که صدای ریزی از داخل اتاق پیمان به گوشم میرسه… با فکر به چیزی که به ذهنم خطور کرد به شدت اخمام تو هم میره و دستام مشت. وای به حالت ستاره، وای به حالت اگه الان تو اتاق پیمان باشی. قسم میخورم از اینکه منو دور زدی به بدترین شکل ممکن تنبیه بشی. آروم به سمت در اتاق پیمان ویلچر رو حرکت میدم و جلوی درش وایمیستم و گوشم و به در اتاقش میچسبونم…