دانلود کتاب فقط برای انتقام از شیما فراهانی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
موضوع در رابطه با پلیس جوانی به نام مهران هست که در دایره ی جنایی کار می کند دست در بر قضا همسر او به نام مهسا را به قتل میرسانند و او با بررسی پرونده ی قتل همسرش متوجه ی حقایقی در رابطه با گذشته ی همسرش شده و در نهایت متوجه می شود قاتل کسی نیست جز…
بعد از صرف شام راجع به مراسم عروسی صحبت کردیم اینکه کی باشه یا چه جوری باشه البته قبلا هم صحبت شده بود ولی این بار جدی تر، قرار شد عروسی تقریبا 1 ماه دیگه باشه و ما خیلی وقت نداشتیم باید سریع کارای عروسی و انجام می دادیم…. فردای اون شب وقتی رسیدم اداره بیسیم زدن که باید برم سر یه صحنه ی قتل، وقتی به محل مورد نظر رسیدم سرکار
احمدی بهم احترام گذاشت و گفت، احمدی:سلام جناب سروان. مهران: سلام چی دستگیرتون شد؟ احمدی: جناب سروان یه دختربچه ی 10 ساله است که جنازه اشو یه آقایی اینجا پیدا کرده و با ما تماس گرفتن. وقتی میرم بالا سر جنازه یه دختر معصوم و میبینم با موهای طلایی آخه چرا؟ چطور ممکنه یه آدم چطور دلش اومده با این طفل معصوم این کارو بکنه؟ آثار
کبودی و ضرب و جرح روی صورت و بدن دختر کاملا مشخصه که چه بلایی سرش اومده! همینجور که دارم جنازه رو مشاهده میکنم به احمدی گفتم: مهران آثار کبودی و ضرب و جرح نشون میده که انگار بهش دست درازی شده. احمدی: منم قربان همین حدس و میزنم. مهران: جنازه رو انتقال بدید پزشکی قانونی، اظهارات اون کسی هم که جنازه رو پیدا کرده تو گزارش بنویسید…