دانلود کتاب تاریک ترین شب (جلد اول از مجموعه تاریک ترین) از جنا شوالتر با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
اَشلین دِرو، در تمام طول زندگیش به خاطر شنیدن صداهایی که مربوط به گذشته هستن،رنج کشیده. برای تموم کردن این کابوس، به بوداپست می ره تا از مردی که شایعه شده قدرت های ماوراالطبیعه داره، کمک بخواد؛ بدون اینکه بدونه در آغوش مَدِکس می افته که خطرناک ترین عضو یک گروهه و مردیه که در جهنم خودش گیر افتاده. مدکس، توسط شیطانی به اسم “خشونت” تسخیر شده و محکومه که هر نیمه شب بمیره و به جهنم بره وگرنه شیطانش آزاد میشه و…
ریس وقتی به اتاق لوسین رسید، داشت نفس نفس می زد. در چند روز اخیر مقدار زیادی خون از دست داده بود بیشتر از حد معمول اما نیاز به درد کشیدن، آن درد وحشتناک و زیبا بیشتر از همیشه به او فشار نمی دانست که چرا نمی تواند جلویش را بگیرد واقعا دیگر نمی توانست کنترلش کند. در چند روز اخیر سعی کردن را متوقف کرده بود. چیزی که “درد” می خواست باید
دریافت می کرد. حالا بعد از هر روزی که می گذشت، کمی از حس تمایل به کنترل کردن آن را از دست بخشی از او می خواست که آن را در آغوش بگیرد و در نهایت خودش را گم کند. برای تجربه کردن بی رنجی را تحمل می کرد. همیشه اینگونه نبود از یک زمانی یاد گرفته بود که با شیطان زندگی می کند و تا حدودی هم زیستی داشته باشد. حالا.. به گوشه ای پیچید.
باریکه های نور از کنار پنجره داخل آمدند. دیدش را تار می کردند سرعتش را کم نکرد هیچ وقت ندیده بود که مدکس انقدر ترسیده وحشت زده و انقدر آسیب پذیر باشد. آن هم برای یک انسان یک ،غریبه یک طعمه ریس این را دوست نداشت اما مدکس دوستش بود و هر طوری که او می خواست کمکش می کرد. باید کمک می کرد حتی اگر به مقدار زیادی می خواست که…