پست های ویژه
دانلود کتاب در حوالی بهمن ماه از آیلار سبحانی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
این رمان روایت زندگی دختری به اسم پگاست که همراه با شوهرش و دوتا دختر بچه اش زندگی میکنن و منتظر دوقلوهایی هستن که تو راه دارن. اما سرد شدن رفتار روز به روز همسر پگاه،مرتضی و بعد بی توجه ایی های اون، باعث ایجاد شک و دودلی پگاه در مورد خیانت همسرش میشه که با پسر عموش آکو آشنا میشه که..
اشکم در اومد، زندگی همه رو خراب کرده بودم، حتی الان که باید لحظه خوشیمون می بود همگی از بغض در حال خفه شدن بودیم! فردا مرخص می شدم ولی زودتر اومدم بیرون امروز باید دخترم رو دفن می کردیم از یه طرف باید بدون بچم از بیمارستان می رفتم از یه طرف هم قلبم داشت می ترکید یه حجم سنگینی رو قلبم بود که هیچ جوره از بین نمی رفت. من هنوز دلم له له بچم رو می زد دلم داشت پر میزد
واسه دیدن دخترم من هنوز داشتم در حسرت بچم می سوختم و می ساختم! وقتی رسیدیم بهشت زهرا دیدم بابا براش سنگ قبر گرفته بود یه سنگ قبر سفید کوچولو با نوشته های طلایی که بدون اسمش براش درست کرده بودند. دلم آتیش گرفت، روی سنگ سرد مزارش افتادم جیغ زدم داد زدم و صداش کردم، صدای گریه اش رو نشنیدم! من کودک شیش ماه ام رو به دست خاک سپرده بودم سردش نمی شد؟
من بچم رو توی گرمای تنم بزرگ کردم، سردش میشه! سودی هر چقدر سعی می کرد من رو بگیره نمی تونست. مرتضی یه گوشه مات و مبهوت نظاره گر بود، چی رو نگاه می کرد؟ از جا بلند شدم، بی توجه به خانوادم که دورمون بودند به سمتش رفتم و چک محکمی توی گوشش گذاشتم. صدام از جیغ هایی که زدم گرفته بودو خش برداشته بود. -خدا لعنتت کنه تو بچم رو کشتی، از بس من رو دق دادی حرص دادی …
