دانلود کتاب گونای از نگین باقریان با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
آبتین عاشقی صبور است که در کودکی به بیماری سختی دچار شده. نهال بر اثر حادثه ای پدر و خواهرش را از دست میدهد و مردی نامتعادل به واسطه نسبتی که با او دارد؛ قصه زندگی اش را زیرو رو میکند و حال پس از سالها، تنها ناجی عشق میتواند بال پروازی باشد برای اوجی دوباره… گونای به معنای خورشید و ماه است و اگر روزی قرار باشد در یک مدار ماه، زمین را کنار بزند و خودش سایه خورشید شود؛ چه خواهد شد؟
همه ما عادت کرده ایم اگر کسی دغدغه و نگرانی هایش شبیه دغدغه های ما نباشد، جدی نگیریم و ای بابا کجای کاری بگوییم و بی خیال بگذریم… غافل از اینکه نمیدانیم شرایط کسی را که در آن حال بسر میبرد! من اما مدت هاست فکر میکنم سطح دغدغه هیچکس مسخره و دل بخواهی نیست. و موضوع فقط این است که یا ما از آن سطحی که حالا برای دیگری مانع شده،گذشته ایم و یا اینکه اصلا هنوز به آن سطح
نرسیده ایم که درک اش نمی کنیم و تنها به قضاوت اش می نشینیم! مثل حال من بعد از تماس آبتین و دعوتش به مطب دکتر خدوی انگار که در دلم مدام رخت می شستند در حالی که آبتین بعد از گرفتن نشانی از من بدون کش دادن وسوال کردن های بسیار، تنها گفته بود خواهد آمد و اتفاق خاصی هم رخ نداده بود ولی حال من از همان لحظه وضع عجیبی به خودش گرفته بود. نزدیک کلینیک مشغول پارک ماشین اش
بود که تماس گرفتم تا ببینم کجاست.دقایق به آرامی گذشت. وقتی آسانسور از حرکت ایستاد من جلوی در ورودی سالن با استرسی بیشتر و حجم افکاری بسیار ایستاده بودم و چشم انتظار بازشدن در آسانسور. هنگامی که بالاخره خارج شد همان اول نگاهش به من افتاد و دست هایم که از دلهره درهم قفل بود و شاید چهره ای که خیلی چیزها برای گفتن داشت… آرام به یکدیگر سلام کردیم و بعد به تابلوی کوچکی که …