دانلود کتاب ویشس (جلد اول) با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
پسر تاجر و سرمایه گذار امریکایی، که تو شهر به ویشس معروفه یه آدم شروره که رازهای تاریک و سیاهی تو گذشته اشه. همه ازش میترسند چون مثل روح سرد و ویرانگره… حالا با اومدن خدمتکار جدید به عمارتشون و بی اعتنایی دختر بزرگ خدمتکارها، میخواد که اون دختر رو بشکنه. پس نقشه شیطانی برایش میکشه و….
چیزی که این وضعیت رو بدتر می کرد این بود که خودمم نمیخواستم وارد اون جمع بشم. این بچه ها من رو تحت تاثیر قرار نمی دادن. اونا مهربون و خوش اخلاق یا حتی خیلی باهوشم نبودن. اونا هیچ یک از این ویژگی هایی رو که برای دوستام می خواستم نداشتن. اما اگه می خواستم از این شهر و مدرسه کوفتی فرار کنم خیلی زیاد به کتاب های درسیم نیاز داشتم. سه بار به در ماهاگونی اتاق ویشس ضربه زدم. لب پایینیم بین انگشتام می لرزید. سعی کردم چندتا
نفس عمیق بکشم ولی نتونستم ضربان قلبم آروم بشه. لطفا اونجا نباش… لطفا… صدای لطیفی از شکاف در به گوشم رسید و باعث شد بدنم منقبض بشه. خندیدن. ویشس هیچ وقت با خنده حرف نمیزد. هه… ويشس حتی به سختی، کمی حتى فاصله بین همون چند تا دونه لبخند زدناش هم طولانی بود. نچ… بدون شک صدای یه زن بود. صدای زمزمه اش رو شنیدم که با صدای خش داری چیزی گفت که متوجه نشدم ولی باعث جیغ کشیدن دختره شد. گوش هام سرخ شدن،
با اضطراب دستام رو روی پارچه کتان شلوارک ریش ریشی زردم، مالیدم. از همه سناریوهایی که می تونستم تصور کنم این یکی بدترین حالت بود. اون با یه دختر دیگه تو اتاقش بود. کسی که حتی قبل از این که اسمش رو بدونم، ازش متنفر شدم. این موضوع نباید هیچ حسی در من به وجود میاورد؛ ولی عصبانیت مضحکی داشتم. اما به هر حال ویشس اونجا بود و من یه ماموریت برای انجام شدن داشتم. -ویشس؟ صداش کردم، سعی کردم صدایم رو صاف نگه دارم …