دانلود کتاب گنج کارینا از زهرا صحرایی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان راجب چند تا دختر اشراف زاده ست که تو یه سفر دریایی توسط دزدای دریایی دزدیده میشن بعد از ده روز موفق میشن فرار کنن… بعد از فرار تصمیم میگیرن بجای اینکه برگردن به خونشون چند ماه به عنوان دزد دریایی تو دریا زندگی کنن…
آدام حالش تقریبا خوب شده بود. بعد از اینکه فهمید دخترا به شرط همکاری و با اطمینان به قول ادمیر جونش رو نجات دادن قبول کرد تو هدایت کشتی به مارتین و پیتر کمک کنه… خودشم از اون کاپیتان مزخرف خسته شده بود و از طرفی جونش رو مدیون دخترا بود. این کمترین کاری بود که میتونست بکنه. تو این ۱۷ روز همه چی به لطف کمکهای مارتین برای حمله آماده شد. دخترا هر کدوم برای خودشون اسلحه ای انتخاب کردن که تو استفاده ازش مهارت بیشتری داشتن. اسلحه منتخب شاین دو تا خنجر کوچیک بود. انتخاب لئا و ماتیلدا هم تپانچه… ویولت و اریکا شمشیر رو انتخاب کردن! و اسلحه ای که
انجلا و لیسا انتخاب کردن تیر و کمان بود تو این مدت اریکا موفق به ساختن چند نوع بمب شده بود که شامل بمبهای انفجاری با خسارت کم، بمب دودزا و بمب بیهوشی میشدن. برخلاف انتظارشون کشتی تجاری آمریکا رو چهار روز دیرتر دیدن. از اونجایی که قصدشون کشتن افراد بیگناه نبود از توپ استفاده نکردن چون باعث غرق شدن کشتی تجاری میشد… تو قدم اول مشعل ها رو خاموش کردن طوری که کشتی تو تاریکی شب تقریبا غیر قابل دیدن بشه! بعد به آرومی کشتی رو به سمت کشتی تجاری بردن… بعد از اینکه خودشون رو به نزدیکی کشتی تجاری رسوندن مارتین و پیتر بمبهای انفجاری رو که
توپک های گرد و سبکی بودن، به سمت کشتی تجاری پرتاب کردن. دو بمب به بدنه کشتی برخورد کرد و اخری توی آب افتاد. بر اثر برخورد بمب ها کشتی درهم شکست. خسارت انقدر نبود که کشتی غرق بشه. همونطور که انتظار میرفت هرج و مرج کشتی رو فرا گرفت! طبق نقشه اریکا شاین و مارتین مسئول جمع آوری اجناس با ارزش بودن و بقیه مسئولیت سرگرم کردن افراد داخل کشتی رو به عهده داشتن… ویولت و ادمیر داخل کشتی موندن و بقیه به سرعت وارد کشتی تجاری شدن. اریکا شاین و مارتین به سرعت دست به کار شدن اریکا به سمت کابین کاپیتان رفت. مارتین هم برای جستجو به زیرزمین کشتی …