دانلود کتاب فراموشی زیبا (جلد ششم) از جیمی مک گوایر با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
ترنتون مدوكس پادشاه دانشگاه ایالتی شرقی بود و قبل از آونكه حتی از دبیرستان هم فارغ التحصیل بشه ، با زنای دانشگاهی قرار میزاشت. دوستاش می خواستن جای او باشن، و زنا می خواستن اونو رام كنن ، اما بعد از یه سانحه غم انگیز دنیاش وارونه شد، ترنتون از دانشکده بیرون آمده بود تا با احساس گناه خرد کننده اش، دست و پنجه نرم کنه. هجده ماه بعد، ترنتون با پدر بیوهاش زندگی می کنه و تمام وقت توی یه سالن خالکوبی محلی کار می کنه تا توی پرداخت صورتحسابها کمک کنه…
موبایلم رو سایلنت کردم و زیر بالشم گذاشتمش. پافشاریش به همون اندازه که قابل ستایش بود به همون اندازه هم اعصاب خرد کن بود. البته که من می دونستم ترنتون کیه. ما دوران دبیرستان در مدرسه اکین تو یه کلاس بودیم. می تونستم ببینم که اون از یه بچه ی کثیف و دماغو که همیشه پاکن بالای مدادهای قرمزش رو می خورد به یه مرده بلند قد و تتو شده و بی نهایت دلفریبی که الان هست تبدیل شده. از لحظه ای که گواهینامه اش رو گرفته بود،
تو دل بچه های دبیرستانی و هر دو گروه دخترو پسرهای دانشکده ایالت شرق جا باز کرده بود، و قسم می خورم که من هیچ وقت یکی از اون ها نبودم. نه اینکه بخوام بگم اون برای این تلاشی کرده باشه البته تا الان، نمی خواستم تملق کنم ولی اینکه یکی از معدود زن هایی باشی که ترنتون و تراویس مدوکس سعی نکنن باهاش بخوابن واقعا سخت بود. حدس میزنم این ثابت می کرد که من اونقدرهام که بنظر میرسه بدبخت نیستم. تی.جی مثل
زیبایی پشت ویترین مغازه ها بود و الان ترنتون بهم پیام می داد. مطمعن نبودم از زمان دبیرستان تا دانشگاه چه فرقی کرده بودم که توجه ترنتون رو به خودم جذب کرده بودم ولی من میدونستم که اون چه فرقی کرده. کمتر از دو سال پیش زندگی ترنتون تغییر کرد. اون تو مسيرشون به سمت مهمونی آتیش بازی، موقع تعطیلات بهاره روی صندلی شاگرد جیپه مکنایز دیویس نشسته بود. وقتی روز بعدش جیپ رو با ماشین یدک کش به شهر برگردوندن….