دانلود کتاب عشق خوشنام من از بهاره نوری با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
بهاره طی یک اتفاق که برای دلارا میافتد متوجه رازی درباره ی او می شود بهمین دلیل مجبور به همکاری با پلیس می گردد، که باید وارد باندی شود که کار اصلی آن قاچاق عتیقه اس در این راه با سرگرد این پرونده (هونام) به عنوان خریدار یک عتیقه وارد باند مودت میشوند و …
داشتم برای خودم تو باغ راه میرفتم و به حرفای دیشب هونام فکر می کردم دو روز پیش وقتی که با هونام رفتیم بیرون با سرهنگ تماس گرفت و ماجرای پدر سپهرو براش توضیح داد و از سرهنگ خواست بیشتر درباره سپهر و ربطش به باند تحقیق کنه تا اینکه دیشب سرهنگ خبر داد طبق حدسیات ما سپهر هیچ ربطی به کارای مودت و رها نداره نمیدونم چرا ولی ته
دلم از این موضوع خوشحال بودم هونام می گفت اگه سپهر راضی به همکاری با ما بشه خیلی تو تسریع روند پرونده می تونه بهمون کمک کنه فکر خوبی بود ولی نمیدونم چرا سپهر تا الآن حقیقت رو از قانون پنهان کرده و چیزی درباره مودت و کاراش به پلیس نگفته یعنی ممکنه خودش به فکر انتقام گرفتن باشه؟ وای نه اگه اینطوری باشه که جونش به خطر میوفته با صدای
آهنگی از فکر بیرون اومدم و سرجام ایستادم با دقت گوش دادم مثل اینکه صدای گیتار بود فکر کنم از قسمت حیاط پشتی عمارته یعنی خونهی سپهر ولی مگه نرفته بود بیرون کنجکاو شدم آروم رفتم سمت حیاط پشتی که دیدم سپهر رو یه صندلی چوبی نشسته و گیتار میزنه چقدرم غمگین میخوند برای اینکه متوجه حضورم نشه پشت یکی از درختا قایم شدم …