دانلود رمان طلا
| نسخه pdf |
توضیح از ویکی پدیا:محمد قاضی فرزند میرزاعبدالخالق قاضی در 12 مرداد 1292 در شهر مهاباد کردستان به دنیا آمد. وی در رمان سرگذشت خود به نام خاطرات یک مترجم مینویسد: پدر من ابتدا یک فررند به نام محمد داشت که فوت کرد، سپس یک دختر داشت، آن هم فوت کرد، ولی به دلیل اینکه پدرم به نام محمد علاقه داشت من را محمدثانی نامید. میرزاعبدالخالق امام جمعه مهاباد بود. محمد قاضی آموختن زبان فرانسه را در مهاباد نزد حسین حزنی مکریانی(گیو مکریانی) آغاز کرد. قاضی در سال 1308 با کمک عموی خود میرزاجواد قاضی که از آلمان دیپلم حقوق گرفته بود و در وزارت دادگستری کار میکرد، به تهران آمد و در سال 1315 از دارالفنون در رشته ادبی دیپلم گرفت. در سال 1318 دورهٔ دانشکده حقوق دانشگاه تهران را در رشتهٔ قضایی به پایان برد. او در طول این دوران همیشه جزو بهترین شاگردان زبان فرانسه بود. از سال 1318 تا 1320 دورهٔ خدمت نظام را با درجهٔ ستوان دومی در دادرسی ارتش گذراند.
برای ” دانلود رمان طلا “به ادامه مطلب مراجعه کنید
محمد قاضی در مهرماه 1320 به استخدام وزارت دارایی درآمد. در سال 1355 از خدمت دولتی بازنشسته شد. وی از اعضای حزب توده ایران بود، و به عقاید خویش وفادار ماند.از ابتدای دههٔ 1320 با ترجمهٔ اثری کوچک از ویکتور هوگو به نام کلود ولگرد، نخستین قدم را در راه ترجمه برداشت و پس از آن 10 سال ترجمه را کنار گذاشت. در سال 1329 پس از صرف یک سالو نیم وقت برای ترجمهٔ جزیره پنگوئنها اثر آناتول فرانس، بهزحمت توانست ناشری برای این رمان پیدا کند، اما سه سال بعد که این اثر انتشار یافت، به دلیل شیوایی و روانی و موضوع متفاوت رمان، آناتول فرانس از ردیف نویسندگان بیبازار که رمانشان را در انبار رمانفروشان در ایران خاک میخورد به درآمد. در این باره نجف دریابندری در روزنامه اطلاعات مطلبی با عنوان «مترجمی که آناتول فرانس را نجات داد» نوشت. در سال 1333 رمان شازده کوچولو نوشتهٔ سنت اگزوپری را ترجمه کرد که بارها تجدید چاپ شد. محمد قاضی با ترجمهٔ دورهٔ کامل دن کیشوت اثر سروانتس در سالهای 1336 تا 1337 جایزهٔ بهترین ترجمهٔ سال را از دانشگاه تهران دریافت کرد.محمد قاضی پس از بازنشستگی به فعالیت در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پرداخت که حاصل این دوره ترجمهٔ رمانهای باخانمان از هکتور مالو، ماجراجوی جوان از ژاک ژروند و زوربای یونانی از نیکوس کازانتزاکیس است.محمد قاضی در 1354 به بیماری سرطان حنجره دچار شد و هنگامی که برای معالجه به آلمان رفت، بیماری تارهای صوتی و نای او را گرفته بود و پس از جراحی، بهعلت از دست دادن تارهای صوتی، دیگر نمیتوانست سخن بگوید و از دستگاهی استفاده میکرد که صدایی ویژه تولید میکرد. با این حال کار ترجمه را ادامه داد، و ترجمههای جدیدی از او تا آخرین سال حیاتش انتشار مییافت. وی 50 سال ترجمه کرد و نوشت و نتیجه تلاش او 68 اثر اعم از ترجمه ادبی و آثار خود او به زبان فارسی است. از آثار مهم ترجمهشده توسط او میتوان به دن کیشوت اثر سروانتس، نان و شراب اثر اینیاتسیو سیلونه، آزادی یا مرگ، و در زیر یوغ نام برد. وی بیشتر از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه میکرد. او در مقدمه رمان زوربای یونانی، خود را «زوربای ایرانی» نامیدهاست.خودش میگوید: «من زوربای ایرانی هستم.»محمد قاضی در سحرگاه چهارشنبه 24 دی 1376 در 84 سالگی در تهران درگذشت. همسر وی، «ایران» پیش از او درگذشته بود. محمد قاضی در شهر زادگاه خود مهاباد به خاک سپرده شد.در فروردین 1386 خورشیدی در کوی دانشگاه مهاباد از تندیس محمد قاضی به بلندی چهار متری پردهبرداری شد