دانلود رمان هنوزم میخوامت با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
شبیه ادم هایی که شکست عشقی خوردن توی خیابون راه میرفتم. نمیدونم چرا هر دفعه میخواستم برم به کنسرت بی تی اس یه چیزی مانع میشد. توی همون لحظه گوشیم زنگ خورد ، کیم هه دوست صمیمی ام بود، چیه؟ بی ادب…
سلام بلد نیستی؟-کیم هه اصلا حال و حوصله ندارم بگو چیکار داری!+از دست تو…میخواستم بگم 1 ساعت دیگه بیا به اتش کده سئول.-چرا؟+چون یه مراسم خیلی باحال میخوان برگزار کنن… منتظرتم.
بدون اینکه از من جوابی بخواد گوشی رو قطع کرد. پوف کلافه ای کشیدم و به سمت اتش کده ی سئول رفتم. چون نزدیک خونم بود راهشو بلد بودم.یک ربع که گذشت به اتش کده رسیدم. تا جایی که کیم هه بهم گفته بود این اتش حدود دویست هزار سال روشن بوده ولی من باور نمیکردم…همه ی مردم دایره وار دور اتش نشسته بودنند و نمایش رقص اتشین رو میدیدن.به نظرم خیلی مراسم کسل کننده ای بود. همش اطراف رو نگاه میکردم تا ببینم کیم هه اومده یا نه ولی خبری ازش نبود…