دانلود رمان بی پناهان یه دنده از کیانا بهمن زاد با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
شخصیت مرد این رمان گذشته مجهولی داره که با پرونده گذشته دلارام توی هم پیچ میخوره طوری که کم کم این دو پرونده به صورت باور نکردنی از یه جایی بهم مربوط میشه و در اخر طبق معمول دلارام کنجکاو ما موفق به کشف همه چی میشه طوری که هم میتونه پرونده دادگاهی خودشو حل کنه هم پرونده دادگاهی نکیسارو….
(نکیسا)در اتاقم باز شد… با اخم ی که همیشه مهمون صورتم بود از در خارج شدم با قدمهایی که همیشه محکم و استوار بود با ذهنی پر از آشوب سالن عریض رو طی می کردم تا به پله هایی که متصل بودن به سالن پایین برسم چه قدر همه جا بی روح و سوتوکور بود چه قدر بو و رنگ این عمارت با نبود صاحباشون کمرنگ شده بود احساس میکردم د یگه اکسیژنی برای نفس کشیدن توی این عمارت نیست
احساس میکردم دیگه توی این خونه بویی از زندگی و مهر وجود نداره بویی از امید و سر زندگی چه قدر نبود پدرومادرم آزار دهنده بود چه قدر جایه تنها الگوهای زندگیم توی جای جای این عمارت خالی بود پدرومادری که پدرو مادر نبودن بلکه فقط یه رفیق و همدم برای تنها پسرشون بودن.همون طور که قدم های استوارمو بر میداشتمو رو به جلو حرکت میکردم آدمام بهم احترام میذاشتنو منم بی توجه بهشون به راه خودم ادامه میدادم …