دانلود کتاب سلام بر ابراهیم از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
«سلام بر ابراهیم»، شرح زندگی و خاطرات پهلوان بی مزار، شهید ابراهیم هادی، یک مورد خاص و یک اتفاق است. کتابی که روی جلد آن نامی از نویسنده نمیبینید و بدون حمایتهای مرسوم دولتی، بیش از صد بار چاپ شده و همچنان پرفروش است. شاید در یک کلام بتوان گفت راز شهرت و محبوبیت این شهید بزرگوار این است که خود، گمنامی را برگزیده بود و آرزو کرده بود که حتی مزاری هم نداشته باشد.
واليبال تك نفره، مهدي فريدوند، سيد محمد كشفي ،علي نصرالله؛ بازوان قوي ابراهيم از همان اوايل دبيرستان نشان داد كه در بسياري از ورزش ها قهرمان است. در زنگ هاي ورزش هميشه مشغول واليبال بود و هيچكس حريف او نمي شد. يك بار تك نفره در مقابل يك تيم شش نفره بازي كرد و فقط اجازه داشت كه سه ضربه به توپ بزند و همه ما از جمله معلم ورزش، شاهد بوديم كه چطور پيروز شد. از آن روز به بعد ابراهيم واليبال را بيشتر تك نفره بازي مي كرد.
بيشتر روزهاي تعطيل پشت آتش نشاني خيابان 17 شهريور بازي مي كرديم و خيلي از مدعي ها حريف ابراهيم نمي شدند. اما بهترين خاطره واليبال ابراهيم بر مي گردد به دوران جنگ و شهر گيلان غرب، در آنجا يك زمين واليبال بود كه بچه هاي رزمنده در آن بازي مي كردند. يك روز چند دستگاه ميني بوس براي بازديد از مناطق جنگي به گيلان غرب آمدند كه مسئول آنها آقاي داودي رئيس سازمان تربيت بدني بود. او از قبل ابراهيم را مي شناخت و معلم ورزش او بود.
آقاي داودي مقداري وسائل ورزشي به ابراهيم داد و گفت: هر طور صلاح مي دانيد مصرف كنيد. بعد گفت: “دوستان ما از همه رشته هاي ورزشي هستن و براي بازديد آمده اند “. ابراهيم هم كمي براي ورزشكارها صحبت كرد و مناطق مختلف شهر را به آنها نشان داد تا اينكه به زمين واليبال رسيديم. آقاي داودي گفت: “چند تا از بچه هاي هيئت واليبال تهران با ما هستن مي خواي يه مسابقه بزاريم “. ساعت سه عصر مسابقه شروع شد. 5 نفر كه سه نفرشان واليباليست حرفه اي بودند يك طرف بودند وابراهيم به تنهائي در طرف مقابل تعداد زيادي هم تماشاگر بودند…