دانلود کتاب بازگشت عاشقانه از مرضیه نعمتی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
الهه دختری عاقل و کاردان است که مسئولیت زندگی در غیاب مادرش را بر عهده دارد و در مقابل پرهام پسر همسایه که تک پسر و بی قید است و مورد توجه شدید خانواده. رویارویی این دو نفر اتفاقات تلخ و شیرینی در داستان رقم خواهد زد …
نگین در اتاق الهه بود و مشغول درد دل با او! -ازش خوشم نمیاد دوست دارم زودتر ازدواج کنه. میدونی چقدر به خاطر اون مامان و بابام تحقیرم کردند؟ دیروز مامانم به خاطر این که غذاشو نپخته بودم منو زد. باورت میشه. آخه تبعیض تا چه حدی؟ ها؟ الهه با مهربانی دستش را دور شانه نگین حلقه کرد. الهه انقدر از این همه تبعیض عصبانی ام که دوست دارم زودتر ازدواج کنم هر کی باشه مهم نیست. فقط برم و شاهد لوس بازیای این پسره ننر نباشم مکثی کردو گفت: وقتی بچه
بودیم چند بار که دیدم مرتب از این بغل به اون بغله و همه مثل پروانه دورش میگردن تصمیم گرفتم قایمکی ببرمش یه جا و انقدر بزنمش تا دلم خنک شه اما دستم بهش نمیرسید همهش تو بغل مامانم و خواهرام بود. -تا این حد ازش متنفر بودی؟ نگین لبخند تلخی زد و گفت: روزای دبستانم رو یادم نمیره کسی تو فکر من بدبخت نبود. انقدر عذاب میکشیدم و درسم ضعیف شده بود که معدل کارنامه اول ابتداییم شد ۱۶. الهه در فکر فرو رفت دلش برای نگین میسوخت پرهام واقعاً
لوس بار آمده بود. رو به نگین گفت: خب چرا زودتر براش یه دختر خوب پیدا نمیکنید؟ نگین پوزخندی زد و با حالت تمسخرانه ای گفت: خودشون فعلاً قصد ازدواج ندارن ترجیح میدن فعلاً با پولای باباشون عشق و حال کنن. -این آزادی که پدرو مادرت بهش دادن دردسرسازه میدونم یه روزی پشیمون میشن بخاطر این کاراشون چند دفعه ام این موضوعو بهشون گفتم ولی سرم داد زدند که چه قدر حسودی و چشم نداری یه دونه برادرتو ببینی. -رابطه پرهام با تو چه طوره؟ -میدونی چیه؟ …