دانلود رمان من مجبور به ازدواج شدم از سوگند احمدی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
درسا دختر شیطون و پولدار با پسر عمویه دختر بازش که هر شب با یه دختره قرار ازدواج الکی میزارن درسا از طرفی عاشق اون یکی پسر عموش آریا هست اما…
جلوی آیینه ایستادم این من بودم یه دختر با قد ۱۶۰ سانت بدن نه سفید نه سیاه یه حد وسط داشت لبای قلوه ای و ناز دماغ کوچیک که عمل نبود مثل فیکای دورم و چشمام آخ چشمام با گفتن این حرف محکم کوبیدم تو سرم این متنه آخ چشاشو دیشب پروفایل پسر عمم دیدم بگذریم چشمام سبز کمرنگ و تیله ای بود با هر لباس یه رنگ میشد
فهمیدین خوشگلم یا بیشتر بگم باشه بابا میدونم خیلی خوشگلم صب کنین موهامم بگم موهام به قهوه ای میخورد با صدای مامان که صدام میزد صدامو انداختم پس کلم و گفتم _سلام ملت سلام خانواده همه برین کنار ملکه داره میاد فرش قرمز پهن کنین خانواده فوقه پولداری داشتم هیچیم کم نداشتم شغال اومد و خوردش عع نه این یهو اومد هم قافیه بود انگار خلو چل تویی اونه اینه چرا من …