دانلود کتاب در انتظار باران از فاطمه سادات مظفری با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
بارانا دختری که قتل غیر عمد نامزد شریکش داریوش به گردنش میفته و برای اثبات قاتل نبودنش مجبور میشه با داریوش…؟؟؟!!!
•°داریوش°• روي مبل نشستم و سرم رو میان دست هام گرفتم. جامه مشکی تنم هر لحظه من رو به یاد مصیبتی که چهار روز پیش بر من وارد شده بود می انداخت. نبود نازنین فاجعه اي بود که هرگز بهش فکر نکرده بودم. با دل خودم به درد دل پرداختم… من به نبود نازنین عادت نداشتم و عدم حضورش رو نمی تونستم هضم کنم. به یاد یک سال دوري و مشقت که با هزار بدبختی و منت کشی پدرش رو راضی به
این ازدواج کردم آه از نهادم بلند شد. به یاد مخالفت هاي پدرش با ازدواجمون و عدم اعتمادش به شغلم که باهاش مشکل داشت. صداي پدرش در گوشم اکو داد… “اگر می خواي با دختر من ازدواج کنی باید شغلت رو که بسیار پر خطره ترك کنی”. و حرف هاي خودم… “اما من عاشق شغلم هستم آقاي صارمی! نازنین خانم هم به علاقه ام احترام میذاره. به یاد ندارم که هیچ وقت ایشون از شغلم گله کنه.
اون همیشه به شغلم غبطه می خوره و اون رو یکی از نقاط قوت زندگی من می دونه”. چه سخت بود که بعد از تحمل یک سال فاصله بهش رسیدم اما عمر خوشبختی و باهم بودنمون در مدت کوتاهی به سر رسید و اون تنهام گذاشت… نازنین بی وفاي من… تو که می گفتی بدون من نمی تونی زندگی کنی چرا رفتی؟! اون هم بی خداحافظی؟! چرا اجازه ندادي صورت ماهت رو زیر تور سپید عروس ببینم؟ با رفتنت…