دانلود رمان آرامش طوفان از zahra_n با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
ارام دختری که به اجبار پدرش مجبور میشه با پسر رییس شرکت پدرش ازدواج کنه پسری خشک و مغرور و لجباز و یک دختر به اسم هلیا داخل زندگیش هست و علاقه ای به ارام نداره برای همین ارام رو اذیت میکنه و باعث میشه که…..
داخل اتاق بودم و طبق معمول در حال مگس پروندن حوصلم خیلی داخل خونه سر میرفت و نمیدونستم چیکار کنم حتی یک گوشی لمسی هم نداشتم که یکم داخل اینترنت بگردم از زمانی هم که مامان نسرین فوت کرده تنها تر شدم. وقتی که یاد مامان نسرین میوفتم گریم میگیره مثل الان برای پرت کردن حواسم از مامان نسرین از سر جام بلند میشم و داخل اتاق رو یک دور از نظر گذروندم
هیچی داخل اتاق نبود که بخواد چشم کسی رو بگیره یک موکت و یک تخت و یک کمد که داخل کمدمم جز چند تا رمان و چند دست لباس چیز دیگه ای نبود با یاداوری رمانام اه از نهادم بلند میشه خوب یادمه وقتی که دیپلم گرفتم با هزار تا شور و شوق میخواستم برای دولتی امتحان بدم ولی بابا گفت معنی نداره دختر بیشتر از این درس بخونه تا حالا هم به لطف مادرت انقدر درس خوندی وگرنه تا همون پنجم ابتدایی هم بست بود که یک چی بلد باشی بنویسی …