دانلود رمان نه فرشته ام نه شیطان با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
تیرداد میرفتاح، تک نوه پسری خاندان میرفتاح، برای انتقام زندگی از دست رفته مادرش با اسم مستعار امیر همایون راد نزدیک شکوفه ای میشه که شکوفه زندگی پدرشه. شکوفه ای که ندونسته وارد بازی خطرناکی میشه و تقاص این ندونستن رو با ترک شدن توی روز عروسیش، درست زمانی که باردار بوده، پس میده…
ناآشنا نبود با این حال آشفته خواهرش، این حال و روزش براش یادآور اتفاقات تلخ پنج سال پیش بود، اتفاقات تلخ گذشته ای نه چندان دور. همون روز هایی که به تازگی با شکوفه آشنا شده بود و پدرش و خانواده اش تازه به آلمان اومده بودن. همون روز هایی که شکوفه آشفته و پریشان بود، مجنون بود، یک لحظه میخندید و لحظه ای بعد جوری گریه می کرد که انگار عزادار عزیز ترین آدم زندگیشه.
نگران بود، برای خواهرش نگران بود. نگران بود که مبادا خواهرش مثل همون روز ها دوباره دست به حماقت بزنه، حماقتی که اون روز ها داشت به قیمت از بین رفتنش میشد. هنوزم اون شب نحس رو یادش بود، همون شب نحسی که شکوفه تازه فارغ شده بود و بعد از دو روز از بیمارستان مرخص شده بود. همون شبی که خواب بود و با صدای مهیبی از خواب پرید و بدن غرق خون و له شده شکوفه رو تو حیاط دید.
اون روز ها شکوفه از افسردگی شدید رنج می برد و آخرشم یه شب از زندگی برید و خودش رو از ایوون خونه پرت کرد پایین. نمی ذاشت دوباره شکوفه عزیزش به اون روز ها برگرده. شکوفه رو در آغوش گرفت و به خودش قول داد که مثل یه کوه پشت خواهرش بایسته. — هیش… هیش عزیزم. همه چی درست میشه، همه چی رو درست می کنم. بهت قول میدم عزیزم. آروم باش…