دانلود کتاب
دانلود رمان | میهن بوک منبع رمان های رایگان جدید و عاشقانه
دانلود کتاب
دانلود کتاب روی خوش زندگی pdf از صدای بی صدا با لینک مستقیم

دانلود کتاب روی خوش زندگی از صدای بی صدا با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

_دوغ رو بده من. دست دراز کردم و پارچ را به سمتش گرفتم، توی لیوانش ریخت و یک سره سر کشید. _بالاخره چیکار میکنی؟ _هیچی. _یعنی چی هیچی؟ _یعنی همین هیچی، کی میری دانشگاه؟ _یساعت دیگه. بلند شدم به اتاقش رفتم، کتاب‌هایش پخش زمین بود، همه را روی میزش مرتب چیدم، تختش را مرتب کردم، لباس‌هایش را آویزان کردم، چشمم به پاکت سیگارش افتاد که مثلا قایم کرده بود. نفس عمیقی کشیدم، شاید هرکسی بود برمی‌داشت و نصیحتش هم می کرد اما من را چه به نصیحت…

خلاصه ‌کتاب روی خوش زندگی

_به وسایل های خودت چشم داشت، مهدی هرچی هم بود انصافا خسیس نبود، هرچی می خواستی می خرید. نورا داشت پرحرفی می کرد و من فکر کردم، این دیگر انصاف نبود، من از آن زندگی دست کشیده بودم، من چیزی نمی خواستم، چه جهازم چه هرچه که مهدی خریده بود. این حرکت بابا و اختر باعث ایجاد یک جنگ بین آن ها و پدر و مادر مهدی شد. خوب بود که خانه ی خانم جان بودم، خوب بود که از آبروریزی که دم در خانه، مادر مهدی راه

انداخته بود و آنقدر با اختر بحث کرده بودند که نهایتا شروع کرده بودند به کتک زدن همدیگر دور بودم. نورا با خنده تعریف می کرد، هرچه می گفت غش غش می خندید آرمان نیز مثل او اما من نمی توانستم بخندم، من می خواستم در آرامش و بی سر و صدا جدا شوم، یک زندگی جدید برای خودم بسازم اما این ها یک رسوایی محض بود. نورا: اختر یه مدته با فهیمه میونشون خوب نیست، تو بهونه بودی فکر نکنی یهو نامادری دلسوزتر از مادر شده بخاطر تو

دعوا کرده ها. اصلا حرف تو نبود، از حرف ها و کارهای خودشون شکایت می کردن این می گفت من برای ختنه سورون پسرت اینو آوردم برات تو برای من چی آوردی؟ اون یکی می گفت من چی دادم تو نیاوردی برام، اوففف خانم جون باید بودی، مرده بودم از خنده. خانم جان: همین که تو خندیدی واسه ما بسه، پاشو یه چایی بیار. با بلند شدن نورا خانم جان نگاهم کرد. _انصاف نکردن، از چیزی که به اسم جهاز به من دادن تو اون خونه چیز خاصی نیست…

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
_دوغ رو بده من. دست دراز کردم و پارچ را به سمتش گرفتم، توی لیوانش ریخت و یک سره سر کشید. _بالاخره چیکار میکنی؟ _هیچی. _یعنی چی هیچی؟ _یعنی همین هیچی، کی میری دانشگاه؟ _یساعت دیگه. بلند شدم به اتاقش رفتم، کتاب‌هایش پخش زمین بود، همه را روی میزش مرتب چیدم، تختش را مرتب کردم، لباس‌هایش را آویزان کردم، چشمم به پاکت سیگارش افتاد که مثلا قایم کرده بود. نفس عمیقی کشیدم، شاید هرکسی بود برمی‌داشت و نصیحتش هم می کرد اما من را چه به نصیحت...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    روی خوش زندگی
  • نویسنده
    صدای بی صدا
  • صفحات
    ۴۱۰۶
لینک های دانلود
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
کامنت ها

ورود کاربران

  • Shoryaپس فرمت pdfکوو...
  • سوگندسلام لطفا رمان پاورقی زندگی از همین نویسنده بزارید...رمان پاورقی خیلی بهتره از ا...
  • فاطمهمیشه جلد دوم و سومشو برام بفرستین...
  • Elhamسلام و خسته نباشید بابات رمان ولی باید بگم که مارال خیلی خودخواهه و این أدمو عصب...
  • رهاعالی بود از دستش ندید...
  • طراحی سایتتشکر...
  • باربریبا تشکر از سایت خوب ومفیدتون.پیروز و موفق باشید...
  • هاستسپاس از سایت خوب ومفیدتون.پیروز و موفق باشید...
  • طراحی وب سایتبا تشکر و سپاس از سایت خوب ومفیدتون.پیروز و موفق باشید...
  • موناسلام چرا برا من باز نمیشه...
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
دانلود کتاب
دانلود رمان: میهن بوک پایگاه معرفی و دانلود بهترین رمان های الکترونیکی PDF , EPUB و صوتی کمیاب رایگان فارسی و خارجی جدید و قدیمی بدون سانسور
آمار سایت
  • 4057 نوشته
  • 406 محصول
  • 626 کامنت
  • 784 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود کتاب " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.