دانلود کتاب مات (جلد دوم) از فرناز احمدلی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
ساواش رستمی مردی ثروتمند وجذاب که همه ازش میترسن و حساب میبرن مردی که فکر میکنه هیچوقت گول نمیخوره تا وقتی که پای رها به زندگیش باز میشه. رها زنی ۲۳ ساله موفق و مستقل که یکبار ازدواج کرده و به دلیل خیانت همسرش جدا شدن. رها عاشق بچهست ولی دیگه نمیخواد ازدواج کنه، پس تصمیم میگیره بدون ازدواج بچه دار شه!!!
رها وحشت زده توخودش جمع شد ساواش با خشم بهش خیره شد نگاهش مثل اون اوایل ترسناک شده بود انگار واقعا دلش می خواست به بلایی سر رها بیاره باورش نمی شد وقتی اونقدر سخت داشت تلاش می کرد همه چیو درست کنه رها تو فکر رفتن و دور زدنش بوده. ساواش: لياقت آزاديو نداری رها بهم فهموندی ساواشی که قبلا بودم کسیه که واقعا می خوای باشم از این به بعد به روال قبلی برمی گردیم تا وقتی بچه به دنیا بیاد حق نداری
از خونه بری بیرون بی توجه به چشمای اشکی و ترسید رها تلفنشو از کنار تخت برداشت و از اتاق بیرون رفت درو محکم بست. سرش درد می کرد دلش نمی خواست اینجوری باشه ولی می ترسید یه روز برسه و ببینه رها نیست شده باز همه چیز داشت بدتر می شد امیدوار بود بتونه یکم آرامش داشته باش اما مثل اینکه خیال باطل بود. ساواش خیره به در اتاق منتظر بود تا رها آماده شه وقت دکتر داشتن دلش واسه شنیدن صدای قلب
دخترش تنگ شده بود رها لباس پوشیده از اتاق بیرون اومد سرش پایین بود خودش می دونست سوتی خیلی بدی داده کارش قابل توجیح نبود از یه طرفم حق داشت اینجوری بی اعتماد باشه ساواش قبلا همش تهدید می کرد که دخترشو ازش می گیره بعد از اینکه همه چیو فهمید کلا بی خیال اون وكالت نامه شده بود حتی وقتی حرفشو زدم قصد نداشت همچین کاری بکنه فقط عصبانی بود و می خواست یچیز بگه نه اینکه اینجوری همه چیو بهم بریزه…