دانلود کتاب دشت آنا از کیت روبرت با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
پرسفون دومین دخترِ قدرتمندترین زن شهر، مدتهاي زیادي رو براي فرار از شهر و زندگی اجباري و کسالت بارش تلاش کرده و حالا که در یه قدمی آزادیش قرار داره، توسط توطئه مادرش در یک عمل انجام شده قرار میگیره و در بزرگترین مهمانی سال و حضور تمام بزرگان شهر، به نامزدي حاکم بزرگ، قاتل و پیر شهر، درمیاد. اما پرسفون همون شب فرار میکنه و حتی مرگ رو به این حقارت ترجیح میده. ولی سرانجام فرارش به ربوده شدن توسط بزرگترین دشمن این حاکم میانجامه. مردي بسیار خطرناك که سالهاست افسانه ای بیش بوده و بردن اسمش براي وحشتکردن کافیه اما …
وقتی که من به داخل اتاق میآیم سرش رو بالا میگیره و به من نگاه میاندازه، در رو پشت سر میبندم. اندریاس میگوید شنیدم که زن زئوس رو دزدیدی. جواب دادم: خودش به تنهایی از مرز رد شده آندریاس سر تکان میدهد و میگوید: سی سال تمام از هرجور مشکل و تغییر اجتناب کردی و حالا با حضور یک چیز خوشگل با کله خودت رو پرتاب کردی توی دردسر. نگاهی رو که شایسته آن است بهش میندازم جواب میدم: وقتی حرف اون مردک احمق میشه من زیاد از حد خم
میشم قبلا این کار واجب بود اما الان من دیگه بچه نیستم حالا وقتشه که اون رو بشونم سر جاش این خواسته همون چیزی که من از وقتی که به اندازه کافی بزرگ شدم تا بفهمم که زئوس دقیقا چه چیزهایی رااز من گرفته میخوام انجامش بدم به همین خاطر هم هست که تمام این سال ها رو به جمع آوری اطلاعات از اون احمق گذروندم حالا فرصتی به دست آوردم که نمیتونم از دستش بدم. آندریاس نفس عمیقی می کشه، طولانی و آهسته، در چشمان آبی رنگش خطوطی از
ترس جان میگیرد و میگوید:اون بهت آسیب میزنه. جواب دادم: شاید ده سال پیش میتونست این کار رو بکنه، اما الان نه من بی نهایت حواسم هست من پایه های قدرتم رو کاملا بنا کرده ام زئوس پدرم را وقتی کشت که در این عنوان بسیار تازه کار بود پدرم بسیار بی تجربه بود که نمیتونست دوست خودش رو از دشمنش بشناسه. من تمام زندگیم رو برای آموزش این هیولایی که الان هستم گذراندم. اگرچه من قبل از هفده سالگی هم چیزی بیشتر از یک چهرهی هادس مشهور نبودم …