دانلود کتاب
دانلود رمان | میهن بوک منبع رمان های رایگان جدید و عاشقانه
دانلود کتاب
دانلود کتاب آسمانی به سرم نیست pdf از نسیم شبانگاه با لینک مستقیم

دانلود کتاب آسمانی به سرم نیست از نسیم شبانگاه با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

دقیقه های طولانی می گذشت؛ از زمانی که زنگ را زده بودم. از تو خبری نبود و من کم کم داشتم فکر می‌کردم که منصرف شده‌ای و با این جا خالی دادن داری پیشنهاد عجیب و غریبت را پس می‌گیری. کم کم داشتم به برگشتن فکر می‌کردم. تصمیم گرفتم بار دیگر زنگ را بزنم و اگر باز هم بی پاسخ ماندم، برگردم؛ که تو در را باز کردی… در را باز کردی؛ و اولین چیزی که به چشمم آمد، غوغای میان چشم هایت بود. امان از چشم هایت؛ به گمانم زهرناک ترین عسل های روی زمین بودند آن دو گوی وحشی و پر راز …

خلاصه کتاب آسمانی به سرم نیست

پرسیدم: چی داره اینقدر اذیتت می‌کنه؟ پلک هایت را محکم روی هم فشردی… -برو… من رفتن نمی‌خواستم آمده بودم که بگویم می‌خواهم بمانم و همه خرابه‌هایی که خودم و بقیه در ذهنت ساخته ایم را درست کنم…. دستت را رها کردم و تمامت را میان سینه بی‌قرارم گرفتم. تقلای کوچکی کردی اما انگار تو هم گیج بودی از دست من. خودم هم از دست خودم گیج شده بودم. -ازدواج کنیم. میدانستم که باید برای گفتنش منتظر زمان مناسب باشم؛ حداقل باید فرصت می‌دادم کمی آن شب در ذهنت کمرنگ شود… اما من بی تاب بودم برای این

درخواست از یک هفته به این جمله فکر کرده بودم… و تو تنها جوابی که داشتی، ولم کن بود. ولی خب این پیش بینی ام درست از آب در آمد. حداقل از قبل حدس زده بودم و می‌ دانستم به دست آوردن دلت سخت خواهد بود. -با من ازدواج کن غوغا… بی‌ربط ترین جمله را گفتی: من عمه رو راضی می‌ کنم تا من یادم بیاید درمیان چه بازار شامی بساط زدگیمان را گسترده ایم. -به خاطر اون نیست. و تو باز هم خودزنی کردی که سر قولم هستم… میرم… باید حالی ات می‌کردم که تو را برای عروس مادرم شدن نمیخواهم؛ اما چطور که تو را بیشتر

از خودم دور نکنم؟ چرا من این قدر نمی‌شناختمت؟ -من فهمیدم که می‌خوامت… خودم … من قشنگ حرف زدن بلد نبودم. من فقط حرف زدن بلد بودم و در حال حاضر این تنها کار امنی بود که به فکرم می‌رسید… گفت: همین فردا میرم… تا ناامیدتر از قبلم کنی… تا هول شوم و به دست و پا زدن بیفتم… هیچ جا… نمی‌ذارم هیچ جا بری… قبل تر ها برایم مهم بود که کسی نتواند درونم را ببیند؛ اما حالا هیچ اهمیتی برایم نداشت که تو متوجه دست پاچگی ام شوى… الان تو فقط مهم بودی؛ حس بی پناهی ای که می‌کردی را با سلول …

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
دقیقه های طولانی می گذشت؛ از زمانی که زنگ را زده بودم. از تو خبری نبود و من کم کم داشتم فکر می‌کردم که منصرف شده‌ای و با این جا خالی دادن داری پیشنهاد عجیب و غریبت را پس می‌گیری. کم کم داشتم به برگشتن فکر می‌کردم. تصمیم گرفتم بار دیگر زنگ را بزنم و اگر باز هم بی پاسخ ماندم، برگردم؛ که تو در را باز کردی... در را باز کردی؛ و اولین چیزی که به چشمم آمد، غوغای میان چشم هایت بود. امان از چشم هایت؛ به گمانم زهرناک ترین عسل های روی زمین بودند آن دو گوی وحشی و پر راز ...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    آسمانی به سرم نیست
  • نویسنده
    نسیم شبانگاه
  • صفحات
    ۲۷۳۹
خرید کتاب
29,200 تومان
دانلود بلافاصله بعد از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • میهن بوک
  • 29,200 تومان
  • دیدگاه‌ها برای دانلود کتاب آسمانی به سرم نیست pdf از نسیم شبانگاه با لینک مستقیم بسته هستند
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
کامنت ها
ارسال کامنت برای این مطلب بسته شده است !
ورود کاربران

  • Shoryaپس فرمت pdfکوو...
  • سوگندسلام لطفا رمان پاورقی زندگی از همین نویسنده بزارید...رمان پاورقی خیلی بهتره از ا...
  • فاطمهمیشه جلد دوم و سومشو برام بفرستین...
  • Elhamسلام و خسته نباشید بابات رمان ولی باید بگم که مارال خیلی خودخواهه و این أدمو عصب...
  • رهاعالی بود از دستش ندید...
  • طراحی سایتتشکر...
  • باربریبا تشکر از سایت خوب ومفیدتون.پیروز و موفق باشید...
  • هاستسپاس از سایت خوب ومفیدتون.پیروز و موفق باشید...
  • طراحی وب سایتبا تشکر و سپاس از سایت خوب ومفیدتون.پیروز و موفق باشید...
  • موناسلام چرا برا من باز نمیشه...
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
دانلود کتاب
دانلود رمان: میهن بوک پایگاه معرفی و دانلود بهترین رمان های الکترونیکی PDF , EPUB و صوتی کمیاب رایگان فارسی و خارجی جدید و قدیمی بدون سانسور
آمار سایت
  • 4055 نوشته
  • 404 محصول
  • 626 کامنت
  • 784 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود کتاب " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.