دانلود رمان نها از بهجت با سلیقه با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
نارمینا آریامنش،به همراه همسرش در عمارت بزرگی که برایش به ارث رسیده، زندگی می کند. او به تازگی پدربزرگ و مادربزرگش را در سانحه ای از دست داده است و همین موضوع باعث شده است که نبود پدر و مادرش برایش پررنگ تر شود؛ به طوری که یک جعبه از خاطرات کودکی اش را از انبار بیرون کشیده و در اتاقشان قرار می دهد. در بین آن وسایل قدیمی عروسکی است به اسم نِها. ورود نها به عمارت اتفاقات عجیبی را به دنبال دارد ولی، تمامِ ماجرا این نیست.
اولین چیزی که نظرش را جلب کرده بود. رنگ صورتی کوارتز موهایش بود، که عجیب به چهرهاش می آمد. این که مستانه بی نهایت زیبا بود،اعتراف تازه ای نبود. در دلش تأکید کرد، زیبا وخوش اندام. لبخندی زد:-عمه جان چطورن؟-هیچی والا، مثل همیشه. از اون سر عمارت تا این سرش مگه همش چقدر راهه نارمینا؟! سختش میاد دو قدم برداره.
حالا فردا که دکترش بگه تحرک نداری، میگه این دختر من رو جایی نمیبره.-سخت نگیر مستانه جان. من که از وقتی یادمه عمه جان خیلی از عمارت بیرون نمی رفت.مستانه دستی به موهای کوتاه خوش رنگش کشید.شاید بهتر بود او هم مشکی موهایش را روشن ترمی کرد. بالاخره که یک تنوعی لازم بود…