دانلود کتاب شبنم عشق از مریم و نازنین با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
شبنم عشق داستان زندگی یه پسر جوان هست که از اوج به زیر کشیده میشه ولی همیشه سعی خودش میکنه که در مقابل شکستاش خم نشه و …
خدایا خانوادم کجا هستن چه بلایی سرشون اومد؟ هیچکاری نمیتونستم بکنم جز داد زدن! دو تا پرستار سریع اومدن داخل.. -چی شده پسر خوب چرا داد میزنی؟ -خانوادم کجا هستن من چرا اینجام؟ -درد داری؟ – دارم میگم خانوادم کجاست جواب منو بده ؟ -خوب هستن بیرون منتظر تو. -پس چرا نمیان داخل بگو بیان من میخوام ببینمشون -نمیشه آقا صبر کنید داد زدم. میدونستم یه اتفاقی افتاده نمیخوان به من بگن. بلند شدم سرمو از دستم کشیدم و دویدم.
طرف ملافه پر از خون شد. تمام بدنم درد میکرد. نمیتونستم تکون بخورم. یکی از پرستارا دستمو گرفت اون یکی یه آمپول بهم زد بعد از چند لحطه باز به خواب عمیق رفتم. این دفعه که چشمامو باز کردم تو یه اتاق دیگه بودم و خبری از دستگاه ها نبود. در باز شد دکترمسن اومد داخل با یه پرستار -خوبی پسرم جوابشو ندادم -اومد جلو و وضعیتمو چک کرد. -جایی از بدنت احساس درد نداری؟ -خانوادم کجا هستن؟ -اونام مثل تو یه کم زخمی شدن بستری هستن حالشون خوبه.
به زودی یا اونا میان پیش تو یا تومیری میبینیشون -کسی خبر داره ما تصادف کردیم؟ -بله پسرم فامیلاتون اینجا هستن ولی الان ساعت ملاقات نیست تو استراحت کن و رفت. داشتم فکر میکردم اگه این پای لعنتی نشکسته بود راحت میتونستم برم خانوادمو ببینم که یه پرستار اومد با ظرف غذا تو. تو یکی از دستام سرم بود اون یکیم درد میکرد. کنارم نشست و اروم قاشق سوپ رو تو دهانم می ذاشت. -خانم پرستار -بله -شما که راستشو میگید خانوادم زنده هستن بغضی که تو صدام بود باعث شد…