دانلود رمان خویشاوندان دور از کارلوس فوئنتس با فرمت های pdf، اندروید، آیفون و جاوا نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
رمان خویشاوندان دور، رمانی بی زمان در رمز خیال و واقعیت و آمیزهای نامتمایز از بیداری و رویا در میان زندههایی مرده و مردگانی به زندگی بازگشته است. دو دوست در یک بعد از ظهر آفتابی نوامبر در باشگاه اتومبیل رانی فرانسه ناهار میخورند. ضمن صرف غذا دوست سالخورده «کنت دو برانلی» که عمرش با عمر قرن برابری میکند، تجربههای تازهاش را با دوست جوانتر در میان میگذارد و کلاف قصه در این گفت و گو باز میشود.
ساختار رمان بیشتر در قالب نقل تجربههای پراکنده و گسسته روایتگر قصه است که گاه به گاه جایش با نویسنده عوض میشود؛ روایتگری که یک جا در “پارک مونسو ” دست دوستی پسرکی در انزوا را رد میکند و جایی دیگر پیرانه سر برای جبران آن کوتاهی، نا تراشیدگی مردکی خشن و بی ادب را تحمل میکند. مردی که روایتگر، تصویر آن پسرک را در چهره او میبیند. در این سیر زمانی طولانی که روایتگر آن را در ملک اربابی “آن ژین له بن” در خاطر مرور میکند سیر و سلوکی را در میان خواب و بیداری و پندار و خاطره تجربه مینماید. او همواره گوش به نغمههای رازآمیز دارد و به چشم اندازهای جادویی و صحنههای از یاد رفته کودکی چشم دوخته است.
رنگ پریدگی دوست من غیرعادی نبود. با گذشت سالیان پوست او در استخوان گونه اش تحلیل رفته بود و دست های باریکش که در ژست های گوناگون آنها را حرکت می داد، بلورگون شده بودند. من او را اندکی پس از بازگشتش از مکزیک، که گویی شباهت او را به یک شبح متمدن از میان برده بود، دیده بودم. آفتاب به او زمختی و حضوری زمینی بخشیده بود. به زحمت شناختمش.
برگشت رنگ پریدگی باید حالت عادی قیافه را به او بازگردانده باشد، ولی در رفتار و حرکاتش چیزی متفاوت دیده می شد. با دیدن او که در تالار غذاخوری باشگاه تنها بر سر میز نشسته بود به سویش رفتم تا به او خوشامد بگویم و برای صرف ناهار دعوتش کنم.