دانلود رمان حرارت تن تو از mahsa با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
رمان درباره زنی بیست و پنج سالست که از همسرش جدا شده و این جدایی به این راحتی ها نیست چون این زن گیر است گیر دختر سه سالش، سایه همسر اولش هنوز روی سر این زن هست و ورود شخصی جدید به زندگی او…
روی تخت دراز کشیدم همین که دخترا رفتن شماره محمد رو گرفتم، ولی جواب نداد، نگران شدم و شماره مادرش رو گرفتم که آیلار خودش جواب داد، _سلام، مامان. _سلام دخترم، خوبی عشقم چه خبر؟ _من میرم خونه حاجی مامانینا، همچین با ذوق گفت که فهمیدم خوشحاله و سرحال شدم، و گفتم: عشقم تو امشب برو خونه حاجی مامانینا منم فردا شب میام خوبه ؟ _باشه، الان با بابا برم. برو مامی خداحافظ. گوشی رو قطع کردم به یاد مادر محمد حرص خوردم بدم میاد ازش ترسید گوشی رو جواب بده بمیره.
از اون بود محمد با هر کسیم باشه من لال مونی بگیرم، بشینم سرجام، عروس تو خانواده اونا جایی نداره ،دختر خودش با وجود شوهر داشتن دوست پسر داشت و محمد خودش مچش رو گرفت، پسرش احمد رضا رو هم که نصف شبی از خونه همسایه کشیدن بیرون کارای اونا عیب نیست، بیچاره عروس من درسته طلاق گرفتم اما صد شرف دارم به دخترو پسراش که هر.ز میرن تازه خانوم جواب تلفنم رو نمی ده فکر کرده کیه. تلگرامم رو چک کردم، امیر حسین پیام داده بود خوابی؟ جوابش رو ندادم.
کمی از یخچال آب ریختم و با یه بیسکویت خوردم، تا غروب که بچه ها بیان به هر طریقی زمانم رو گذروندم، امیرحسین موقع نهار پیام داده بود، مهسا نهار نمیای؟ شهرزاد کلی حرف بارم کرد که تنبلم و از این حرفا، اگر می دونستن تو دل من چه خبره مگه خرم که نخوام برم بیرون اون پسر و حالیش نیست من که زنم و تجربه زندگی داشتم باید ازش دوری کنم، موقع شامم پایین نرفتم، اتاقم تو جواب سوال دخترام گفتم که پر.یود شدم و حال ندارم، شامم زنگ می زنم میارن بالا، تا کمی بیخیال من شدن امروز.رو بدون دیدن اون بگذرونم…