دانلود رمان آی بی کلاه، آی با کلاه از غلامحسین ساعدی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون و جاوا نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
آی بیکلاه، آی باکلاه نام یکی از داستانها و نمایشنامههای موفق غلامحسین ساعدی (گوهر مراد) است. ساعدی در این نمایش تمثیلی تلاش میکند نشان دهد که اگر روشنفکران مملکت بیتفاوت و منفعل باشند یا فقط حرف بزنند و به مردم دروغ بگویند، جامعه دچار انحطاط میشود. این نمایشنامه در سال ۱۳۴۶ به کارگردانی جعفر والی و بازی عزتالله انتظامی، پرویز فنیزاده، علی نصیریان، منوچهر فرید و مهین شهابی روی صحنه اجرا شد.
در پردهٔ اول، نویسنده با نمایش مردی روی بالکن خانهای متروکه در محلهای نوساز نشان میدهد که چگونه مردمی که گمان میکردند دزدی در خانه کمین کرده، فریب رفتار و حرفهای مرد روی بالکن را خوردند. در این پرده، مرد روی بالکن که به خلقوخوی مردم آشنایی و تسلط دارد به آنان القا کرد که دزدان در خانه کمین کردهاند و در پایان این بخش از نمایش، مردم با دیدن پیرزنی که با عروسکی از خانه خارج میشود فهمیدند سرشان کلاه رفته و فریب خوردهاند.
در پردهٔ دوم اما، این بار بهراستی تعدادی دزد و غارتگر در همان خانهٔ متروکه پناه میبرند و مردم با بیتفاوتی و بیعملی باعث میشوند مرد روی بالکن توسط دزدان غارت شود. ساعدی میخواهد در این پرده بگوید وقتی مردم اعتمادشان را از دست بدهند دچار بیعملی میشوند و نتیجه اینکه دزدان و غارتگران صحنه را بهدست میگیرند.