دانلود رمان یادداشت های یک نفر دیوانه از نیکلای گوگول با فرمت های pdf، اندروید، آیفون و جاوا نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
یادداشتهای یک دیوانه داستانی با طعم طنز، اما طنزی انتقادی است. داستان زندگی کارمندی است که رئیسش از او راضی نیست چون کارش را درست انجام نمیدهد. او به زمین و زمان خرده میگیرد اما دردش این است که دلباختهٔ دختر رئیس شده و ازآنجایی که اختلاف طبقاتی در آن زمان بهشدت رواج داشته، مشکلاتی برایش ایجاد میشود. با دیدن دختر رئیس یادداشتهای این مرد دیوانه آغاز میشود. یادداشتهایی که هیچ بویی از عقل و خرد نبردهاند.
لعنت! بیش از این دیگر نمیتوانم تحمل کنم… همیشه اشرافزادهها یا ژنرالها. تمام چیزهای خوب این دنیا همیشه نصیب اشرافزادهها یا ژنرالها میشود. مردم طبقهی ما به زحمت مایه دلخوشی کوچکی فراهم میکنند و درست هنگامیکه میخواهند از این شادی نصیب ببرند، یک اشرافزاده یا ژنرال از راه میرسد و این شادی کوچک را هم از دستشان میقاپد.
به جهنم! دوست داشتم یک ژنرال بودم، نه فقط به خاطر تصاحب سوفی و بقیه قضایا، بلکه دوست دارم ببینم که این آقایان با تمام لطیفههای درباریشان دنبال من چهار دستوپا میخزند.
سرگرد کاوالیوف برای گرفتن پستی مناسب شانش به پترزبورگ آمده بود. اگر خوششانسی میآورد میتوانست معاونت یک اداره دولتی را به دست آورد، اما اگر چنین توفیقی نصیبش نمیشد، شغلی نظیر منشی وزارتخانه در یکی از ادارات مهم دولتی به او واگذار میشد.
سرگرد کاوالیوف بیمیل نبود ازدواج کند، اما فقط با کسی که حداقل 200،000 روبل جهیزیه داشته باشد. حال خواننده میتواند تصور کند که احساس این مرد، وقتی به جای دماغی زیبا و با اندازه کاملا طبیعی چیزی جز سطحی صاف و غیرطبیعی ندید، چه بود.