دانلود کتاب درنگی سرنوشت ساز از ترلان عصری و حدیثه صبری با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان طنزآلود رمان درنگی سرنوشت ساز در خصوص زندگی دختری به نام حدیثه است. با گذر زمان تلههای خاموشی که در گوشه به گوشهی مسیر زندگی قرار گرفته است، با ورود آدمهای جدید آشکار میشود و حدیثه غافل از آیندهی پر پیچ و خمی که انتظارش را میکشد، پا در خانهای میگذارد که کمکم با ورود به شغل جدید و تهیه کلیپ حصار شهرت را دور تا دورش میپروراند اما سایهی عشقی قدیمی، دست بردار نیست. حالا، وقت هجوم گذشته است!
ممد با خنده زد رو شونم و گفت: -ای خدا بده شانس! داداش شانستو برم من! برو دعا کن دختره خوشگل باشه، یه عروسی بیوفتیم. متین بشکن رو ردیف کن! حالا بیا با من برقص، همگی دست ها بره بالا جیغ و دست. هو هو. متین بشکن میزد و امید هم واسه ی خودش می رقصید. اداشونو درآوردم و گفتم: – من الان دارم خداخدا میکنم که نیاد، اونوقت شماها الان دارید به فکر آینده ی کاملا محال من می اندیشید!
اصلا شماها رو برم من! نیکا خندید و گفت: -خوبه خوبه، خودشیفته، اصلا نگران نباش با این اخلاق گند تو اصلا هیچکس حاضر نیست با تو ازدواج کنه. حالا بذار بیاد دختره ی بیچاره، شاید دختر خوبی بود آخه تو از کجا میدونی؟! هودیمو درست کردم و سرم و گرفتم بالا و با اعتماد به نفس گفتم:- من الان معروفم، اگه ازم سواستفاده کرد چی؟ متین گفت: – بابا جذاب، بابا خوشتیپ، سقف و بگیره یکی!
ممد: یا امام زمان سقف اومد پایین! خدایا خودت بخیر بگذرون من هنوز جوونم! متین بیا بگل خودم، من هواتو دارم! خندیدم و گفتم: -پاشید بر ید کلیپمونو بسازیم پاشید! معلوم نیست چی زدید امروز تو حال خودتون نیستید! با بچه ها از کافه بیرون اومدیم و رفتیم جای همیشگی که کلیپ می ساختیم. متین امینی؛ ممد گوشیرو ازم گرفت و گفت: – خیلی خب متین؛ یک، دو، سه…