دانلود کتاب ماز عشق از فرشته رسولی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان نهال عموئی پزشک جوانی که بعد از 9 سال بر می گردد تا از شهاب فتوحی نوه فتوحی بزرگ انتقام بگیرد. بر می گردد تا آنچه در گذشته پیش شهاب جا گذاشته را پس بگیرد. بر می گردد تا نشان دهد زن بودن یعنی بزرگترین معجزه خلقت…
شاگرد شوفر چمدان را مقابل پايم مي گذارد. به برج آزادي نگاهي مي اندازم. از زماني كه رفته ام خودش هيچ تغييري نكرده اما سازه هاي اطرافش و پارك محوطه اش و زيرگذر و ايستگاه متروي سر درآورده گذر زمان را نشان مي دهد. پسرك سوار ميني بوس قراضه مي شود و در را محكم به هم مي كوبد و من مانده ام و اين شهر و نمي دانم چطور بايد تا ميرداماد بروم. گذشته يادم نرفته است.
انگار همين چند روز پيش بود. هنوز زير شكمم درد مي كرد. رد بخيه زايمان تازه بود و من ساك كوچكي به دست به دنبال سرنوشت مي رفتم. انگار هميشه در اين شهر تنها بودم. كاش به كمال يا جمال مي گفتم آمده ام. اما كه چه؟ سالهاست تنها اشتراك بين ما تنها هم خوني ماست. چه اشتراك ناچيزي…. دلم مي خواهد از دخترك تخت بغلي بخواهم صداي آن آهنگ لعنتي را خفه كند.
اما مي دانم خوابگاه است و بايد بيخیال طي كني. اتاقي كه حاجي برايم رزرو كرده با ٣ نفر ديگر مشترك است و من دو سالي هست عادت به خوابيدن در اتاقي كه كسي ديگر هست ندارم اما چه چاره؟ بايد عادت كنم. تكان خوردن تخت باعث باز شدن چشمم مي شود. دخترك چلق چلق آدامس مي جود – چه كاره اي؟ سنش مي خورد از من بزرگتر باشد. يادم باشد فردا بايد به آرايشگاه سري بزنم…