دانلود کتاب آغوش گرم انتظار از آیلار.آ_زهرا.آ با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
سلین دختری مظلوم که به اصرار یکی از دوستانش راهی پارتی میشه در اون پارتی اتفاقاتی میوفته که سرنوشت سلین تغییر می کنه وارد راهی میشه که اصلا فکرش رو هم نمی کرده…
رفتم توی حموم خودم دوش گرفتم حالم کمی جا اومد به سمت اتاقم رفتم و یه تیشرت مشکی به همراه یه گرم کن ورزشی پوشیدم حوله ی کوچیکی برداشتم وهمونطور که موهام رو خشک می کردم از اتاق خارج شدم. جلوی تلویزیون نشستم و لپتاپ رو از روی میز برداشتم همون طور که داشتم وارد سایت نقشه کشی شرکت می شدم بلند گفتم: بهار یه قهوه برام بیار این حرف رو زدم و مشغول کار شدم. ده دقیقه ای گذشت ولی ازش خبری نشد کلافه از جام بلند شدم به سمت
آشپزخونه رفتم ولی اونجا نبود خواستم به سمت اتاقش برم که با یاد آوری حموم و طناب “نه” ای گفتم و با سرعت به سمت اتاق رفتم وارد حموم شدم و با صحنه ای مواجه شدم که چنان بد بود که با نگاه ناباور به وانی زل زدم که… کل وان پر از خون شده بود بهار هم با اون لباس بالای وان شناور مونده بود. به سرعت به سمتش رفتم و دست و پاهاش رو باز کردم وقتی برش گردوندم چشمم به صورتش که خورد با عربده اسمش رو صدا زدم و از داخل وان خارجش کردم به سرعت
رفتم بیرون در ماشین رو باز کردم بهار رو داخل ماشین گذاشتم و خواستم سوار ماشین بشم که با دیدن سر و وضعم پشیمون شدم و رفتم داخل خونه زود لباسم رو عوض کردم و سوار ماشین شدم راهی بیمارستان شدم نگران بودم اونقدری که اگر پلیس بیاد و بهم حکم اعدام بده قبول میکنم اون دختر دستم امانت بود جونم رو نجات داد اما رفتار من اون لحظه اونقدر بد بود که نزدیک بود گونش رو از دست بده. بعد کلی سبقت گرفتن رسیدم و بدون توجه اون نگهبان که هی می گفت…