دانلود کتاب ماشه را بکش (جلد اول از مجموعه شبح‌سواران) pdf از مترجم فردوس با لینک مستقیم

دانلود کتاب ماشه را بکش (جلد اول از مجموعه شبح‌سواران) مترجم فردوس با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

فکر می‌کردم تمام چیزایی که تو زندگی نیاز دارم رو کنار خودم دارم: تفنگ، هلی‌کوپتر و برادرانم. البته بیشتر زن‌ها آرزوی زندگی منو ندارن، اما بعد از چیزایی که دیدم و کارایی که انجام دادم، فکر نمی‌کنم که خودم هیچوقت آرزوی چیزای بیشتری داشته باشم. باشگاه موتورسواری “سوارانِ شبح” خانواده‌ی منه و من برای اونا هر کاری می‌کنم. می‌خوام اونا از هر خطری دور باشن. حتی اگه این خطر، خودم باشم. فقط یک نگاه کافی بود تا باعث بشه هر چیزی که واسش جنگیدم تا پنهانش کنم کاملا برملا بشه. مامور FBI بودن به اون این قدرت رو می‌داد که دنیای من رو زیرو رو کنه و اون اینکار رو به گونه‌ای انجام داد که من حتی متوجه وقوعش هم نشدم…

خلاصه کتاب ماشه را بکش

به رئیس نگاه می‌کنم که به ساواج خیره شده. قسم می‌خورم اونا از این طریق با هم تله پاتی برقرار می کنن. رئیس ارتباط چشمیشو با ساواج قطع می‌کنه و بهم میگه: من نگران توام کاسپر. تو بیشتر از ما چیزی برای از دست دادن داری. -من هر کاری که لازم باشه انجام میدم. واقعا هم همینکار رو می‌کنم. اجازه نمیدم برای کلاب اتفاقی بیفته. این تنها خانواده ایه که من دارم. نتونستم از خانواده واقعیم محافظت کنم. اما این بار اینکار رو می‌کنم. اینبار دیگه تواناییش رو دارم. -می‌دونم

که این کار رو می‌کنی، اما نمی‌خوام فکر کنی که چون تو زنی ازت می‌خوام اینکارو انجام بدی. دستم رو دراز می کنم تا جلوی اظهار نظرش رو بگیرم. -من می‌دونم رئیس همین رو از هر کسی ممکن بود بخواد. بدون توجه به زن یا مرد بودنش. اسکرایب میگه: لعنتی من که حاضر بودم هرکسی رو مجبور کنم تا تو رو از زندان دور نگه دارم، کاس. نمی‌تونم جلوی خنده‌م رو بگیرم. به رئیس میگم: در مورد پنج آس چطور؟ امشب دنبال من اومده بودن.من فکر می‌کنم چون تو رو با

مامور فدرال دیدن فعلا کاریت ندارن، اما حواستو جمع کن چون خیلی خوشحال نیستن معاونشونو با تیر زدی. -رئیس، اگه قرار باشه نابود بشم می‌تونم هم همه اونا رو هم با خودم نابود کنم اسکرایب می‌تونه جای او در عرض یک هفته همه شونو بفرستم زیر خاک. قبل از اینکه اون عوضیا کاری رو شروع کنن، خودم تمومش می‌کنم. به اندازه کافی در طی این سال ها برادرانم رو از دست دادم. دخل پنج آس رو آوردن برای من فرقی با یک ماموریت نظامی نداره. -هنوز به اون…