دانلود رمان راهزنان سیارک ها
| نسخه pdf |
پرکاری آسیموف حیرت آور بود. او قریب به 500 رمان در دامنه وسیعی از موضوعات، از رمانهای کودکان گرفته تا رمانهای درسی دانشگاهی نوشت. بیشترین شهرت وی شاید به خاطر داستانهای علمی – تخیلی بود و نقش پیشتازانهای در بالا بردن داستانهای علمی – تخیلی از سطح مجلات بیژرفا به سطح فکری مربوط به جامعهشناسی و تاریخ و ریاضیات و علم داشت. آسیموف همچنین داستانهای اسرار آمیز نیز نوشتهاست و رمانهایی در نقد مسائل فیزیک، شیمی، زیست شناسی، اخترشناسی، طنز، شکسپیر، رمان مقدس و موضوعات زیاد دیگر تالیف کردهاست. نخستین رمان آسیموف یک داستان علمی-تخیلی به نام «سنگریزهای در آسمان» بود که در سال 1950 انتشار یافت. 237 ماه یا تقریباً 20 سال طول کشید تا وی صد رمان بنویسد که تا اکتبر 1969 به طول انجامید. صد رمان بعدی، مرحله مهمی از زندگی او بود که در مارس 1979یعنی در عرض 113 ماه یا در حدود 9 سال. نیم به آن رسید یعنی چیزی بیش از 10 رمان در سال. در دسامبر 1984، فقط پس از گذشت 69 ماه یا کمتر از 6 سال دیگر وی سیصدمین رمانش را نیز منتشر کرد.
روزی توضیح داد که چگونه به تالیف رمان رهنمود آسیموف به شکسپیر پرداخت. به گفته او این کار با نوشتن رمانی به نام واژههای علم شروع شد. وی در این مورد چنین میگوید: «این رمان من را به واژههای روی نقشه کشاند، از آنجا به رمانهای یونانیان، جمهوری روم، امپراتوری روم، مصریان، خاور نزدیک، عصر تاریک، تشکیل انگلستان و بعد به رمان واژههای تاریخ، با جستی آسان به رمان واژههای سفر پیدایش پرداختم که من را به واژههای سفر خروج رسانید. این به رمان رهنمود آسیموف به عهد عتیق منجر شد و سپس به عهد جدید. لذا چیز دیگری نمانده جز شکسپیر.»
در میان آثار او رمان «رهنمود آسیموف به علم» یکی از بهترین رمانهایی است که دربارهٔ علم برای مردم عامه نوشته شدهاست. این رمان با عنوان «رهبر علم» و در دو جلد با ترجمه «استاد احمد بیرشک» توسط انتشارات خوارزمی و نیز با عنوان «در جهان علم» با ترجمه «هوشنگ شریف زاده» توسط انتشارات فاطمی به فارسی منتشر شدهاست.
«کناره بنیاد» که از سوی نیویورک تایمز در فهرست بهترین رمانهای پرفروش سال 1982 قرار داشت، دنباله داستانهای تریلوژی بنیاد بود. منتقد ادبی نیویورک تایمز در نقد آن چنین نوشت: «آسیموف بسیار بهتر از 33 سال پیش مینویسد و در عین حال آن شور و حرارت داستان را در ایامی که او و کهکشان جوانتر بودند حفظ کردهاست.» رمان کناره بنیاد به عنوان بهترین داستان علمی – تخیلی سال 1983 جایزه هوگو را برد. «بنیاد و زمین» (1986)، «در آمدی به بنیاد» (1988) و «پیشبرد بنیاد» (1989) جزو آخرین آثار او محسوب میشوند.
آسیموف خود در مورد آثارش ادعاهای بزرگی نداشت. در مصاحبهای به سال 1984 گفت:«من سعی نمیکنم شاعرانه یا به سبک ادبی عالی بنویسم. میکوشم تا صرفاً ساده بنویسم و خوش اقبالی من این است که چنان واضح میاندیشم که نوشتهام همچون اندیشهام به شکلی رضایت بخش در میآید. من هرگز آثار همینگوی، فیتز جرالد، جویس یا کافکا را نخواندهام. تا به امروز با شعر و رمانهای قرن بیستم غریبهام که بی تردید این امر خود را در نوشتههایم نشان میدهد.»
او ابتدا نوشتههایش را با ماشین تایپ میکرد و بعدها این کار را با واژه پرداز کامپیوتری انجام میداد و همه چیز را فقط یک بار از نو مینوشت. به قول خودش: «اینکه فقط یک بار نوشتههایم را باز نویسی میکنم از سر خودبینی نیست، بلکه مطالب زیادی وجود دارد که میخواهم آنها را بنویسم و اگر با دلدادگی به نوشتهای بچسبم ابداً نمیتوانم چیزی بنویسم.»
البته همه این نوشتنها به آسانی انجام نمیشد. یک بار رمان کودکانهای را در یک روز تمام کرد، اما رمان شکسپیر دو سال طول کشید. نوشتن «قتل در ا. ب. ا» (1976) رمان محبوبش و رمانی اسرار آمیز که خود آسیموف یکی از شخصیتهای آن بود هفت هفته طول کشید، اما «خود خدایان» (1972)، داستان علمی – تخیلی که جایزههای هوگو و نبیولا را برد، هفت ماه به طول انجامید.
آسیموف رمانهای علمی غیر تخیلی و مقالات زیادی دربارهٔ موضوعات گوناگونی نوشت و سرپرستی هیأت تحریریه مجله علمی-تخیلی آیزاک آسیموف که به نام خود او منتشر میشد را عهدهدار بود و نیز به مدت سی و سه سال به طور ماهیانه مقالهای برای مجله «داستانهای علمی – تخیلی و خیالپردازی» مینوشت، که بالغ بر 400 مقاله شده بود.
نوشتن 10 رمان یا بیشتر در هر سال روال عادی زندگی آسیموف بود، و این پرکاری را حتی پس از حمله قلبی در سال 1977 و سه عمل جراحی کوچک در سال 1983 ادامه داد. خودش میگفت: «من نیکبخت بودهام که با ذهنی پر تکاپو و کارآمد و با قدرتی برای واضح اندیشیدن و توانایی برای ابراز چنان اندیشههایی زاده شدهام.»
آسمیوف بالغ بر 510 رمان در طی چیزی حدود 70 سال نوشت. تعداد قابل توجهی از آثار وی، با فاصله نسبتاً کمی از زمان انتشار، به زبان فارسی ترجمه و منتشر شدند. در دهه 1360 و 1370 هجری شمسی، انتشارات پاسارگاد چندین رمان از آثار آسیموف را که توسط هوشنگ غیاثینژاد ترجمه شد بود روانه بازار کرد.