بسم الله الرحمن الرحیم
رمان موبایل ترک های قلبم
| جاوا پرنیان و رمانچه ، اندروید ، پی دی اف ، IOS آیفون |
نیلا… نیلا… کجا موندی پس؟
اومدم دارم کفشامو میپوشم …. مگه شیش ماهه به دنیا اومدی؟
وای از دست این غر غرای نیلوفر سرسام گرفتم هروقت میخواد بره بیرون از دو روز قبل حاضر میشه انتظار داره همه مثل اون باشن…..
نیلو، خواهر بزرگمه یه سال ونیم ازم بزرگتره و سه ماه دیگه هفده سالش میشه. یه خواهر دیگهام دارم که ازم کوچیکتره اسمش نسترنه و ده سالشه. نیما هم داداشمه و20 سالشه الانم سربازه و ….
نیلااااااا………………….
از جیغ نیلو شصت متر پریدم هوا
وای نیلو چته زهلم ترکید خل شدیا
حرف نزن که از دستت کفریم فعلا که تو خل شدی نیم ساعته جلوی در منتظرم سرکار خانم تشریف بیارن اونوقت خانوم نشستن و تو هپروت سیر میکنن… پاشو دیگه دیر شد
هنوز توی فکرو خیالم بودم… که با جیغ دوم نیلو به خودم اومدم:
وای نیلا دیوونهام کردی… روزی که آدم میشی کیه؟! میشه تاریخ دقیقهاشو بگی که من بدونم؟
خیله خب بابا اومدم اووووووووف چقدر غر میزنی!
دریافت نسخه ی جاوا ( پرنیان ) رمان موبایل ترک های قلبم
سلام سایت بسیار خوبی دارید ممنون به سایت ما سر بزنید